• : تعریف: a tractorlike piece of heavy equipment that pushes or lifts soil or debris with a vertical blade attached to the front.
جمله های نمونه
1. They needed a bulldozer to dislodge the rock.
[ترجمه امین] آن ها به یک بولدوزر نیاز داشتند تا سنگ را از جایش بیرون بیاورند.
|
[ترجمه گوگل]آنها به یک بولدوزر نیاز داشتند تا سنگ را از جای خود خارج کنند [ترجمه ترگمان]آن ها به یک bulldozer احتیاج داشتند تا سنگ را کنار بزنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The bulldozer is out of repair.
[ترجمه گوگل]بولدوزر از کار افتاده است [ترجمه ترگمان]The از تعمیر خارج شده [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. A bulldozer was employed for excavating the foundations of the building.
[ترجمه گوگل]برای حفاری پایه های ساختمان از بولدوزر استفاده شده است [ترجمه ترگمان]یک بولدوزر برای حفاری پایه ساختمان به کار گرفته شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The bulldozer leveled the mount of earth.
[ترجمه گوگل]بولدوزر کوه زمین را با خاک یکسان کرد [ترجمه ترگمان]راه رسیدن به کوه را به خود هموار کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The bulldozer which had stood dormant for the past two days coughed into life and rumbled towards the prison gates.
[ترجمه گوگل]بولدوزر که در دو روز گذشته خوابیده بود به سرفه جان گرفت و به سمت دروازههای زندان غرش کرد [ترجمه ترگمان]The که در دو روز گذشته به خواب رفته بود، سرفه کرد و به طرف دروازه زندان رفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. A kid starts a bulldozer from a site next door, crushes seven police cars.
[ترجمه گوگل]بچهای بولدوزر را از محل همسایگی راه میاندازد، هفت ماشین پلیس را له میکند [ترجمه ترگمان]یک کودک، یک بولدوزر را از یک محل مجاور شروع می کند و هفت ماشین پلیس را درهم می شکند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Like a bulldozer, it plowed rock off the ocean crust that was descending and piled it into hills along its edge.
[ترجمه گوگل]مانند یک بولدوزر، سنگ را از پوسته اقیانوسی که در حال پایین آمدن بود شخم زد و آن را در تپه های لبه خود انباشته کرد [ترجمه ترگمان]مثل یک بولدوزر سنگی که از روی سطح اقیانوس به پایین سرازیر می شد و آن را روی لبه آن جمع کرده بود سنگ شخم خورده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Then the army arrived with a bulldozer, leaving a flattened morass of dust and uprooted trees about 30 metres square.
[ترجمه گوگل]سپس ارتش با یک بولدوزر وارد شد و در حدود 30 متر مربع، تلفیقی از گرد و غبار و درختان کنده شده باقی گذاشت [ترجمه ترگمان]سپس ارتش با بولدوزر رسید و باتلاقی با خاک مسطح شد و درختان را در حدود ۳۰ متر مربع از ریشه درآورد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Periodically a bulldozer clears the plot by pushing some of the bulkier refuse into the ravine.
[ترجمه گوگل]به طور دورهای یک بولدوزر با فشار دادن مقداری زباله حجیمتر به داخل دره، زمین را پاکسازی میکند [ترجمه ترگمان]Periodically یک bulldozer نقشه را با هل دادن مقداری از the که در آبکند را رد می کند، از بین ببرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The bulldozer would be used to load them.
[ترجمه گوگل]از بولدوزر برای بارگیری آنها استفاده می شود [ترجمه ترگمان]بولدوزر برای بار کردن آن ها مورد استفاده قرار خواهد گرفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Like a bulldozer plowing through snow, the plummeting granite sheet shoved air ahead of it.
[ترجمه گوگل]مانند بولدوزری که از میان برف شخم می زند، ورقه گرانیتی در حال سقوط هوا را به جلو می برد [ترجمه ترگمان]مثل یک شاهین bulldozer در میان برف ها به زمین افتاده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. A bulldozer moves slowly but powerfully across the land.
[ترجمه گوگل]یک بولدوزر به آرامی اما با قدرت در سراسر زمین حرکت می کند [ترجمه ترگمان]یک بولدوزر به آرامی اما با قدرت در سرتاسر زمین حرکت می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Last week, He took his bulldozer to the river levee.
[ترجمه گوگل]هفته گذشته، او بولدوزر خود را به رودخانه برد [ترجمه ترگمان]هفته گذشته او bulldozer را به دیواره ساحلی رودخانه برد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The total weight of the bulldozer is tons.
[ترجمه گوگل]وزن کل بولدوزر تن است [ترجمه ترگمان]وزن کل بولدوزر tons تن است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Torque converter used in SD 7 bulldozer is power separating hydraulic - mechanic type.
[ترجمه گوگل]مبدل گشتاور مورد استفاده در بولدوزر SD 7 از نوع هیدرولیک مکانیکی جداکننده قدرت می باشد [ترجمه ترگمان]مبدل گشتاور که در SD استفاده می شود، قدرت جداسازی از نوع هیدرولیک - مکانیک است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
تخصصی
[عمران و معماری] بولدوزر [زمین شناسی] بولدوزر [معدن] بولدوزر (ترابری)
انگلیسی به انگلیسی
• tractor used for clearing land and construction a bulldozer is a large, powerful tractor with a broad metal blade at the front, used for moving large amounts of earth or rubble.
پیشنهاد کاربران
بولدوزر ( ماشین سنگین راه سازی با تیغه بزرگ در جلو برای جابجایی خاک، شن، و آوار ) اسم. The bulldozer cleared the land for the new road ( به طور غیررسمی ) آدم زورگو و قلدر ( کسی که با زور و فشار کار خود را پیش می برد ) اسم. He's a real bulldozer in negotiations
This slang term refers to someone who forcefully pushes their ideas or agenda onto others without considering their opinions or feelings. It implies a lack of tact and sensitivity in dealing with others. ... [مشاهده متن کامل]
اصطلاح عامیانه کسی که به زور ایده ها یا برنامه های خود را بدون در نظر گرفتن عقاید یا احساسات دیگران، تحمیل می کند دلالت بر عدم درایت و حساسیت در برخورد با دیگران دارد. مثال؛ For instance, a colleague who steamrolls over others’ suggestions during a meeting might be called a bulldozer. In a family setting, a parent who constantly imposes their rules and decisions on their children without allowing for discussion might be described as a bulldozer. A friend who always takes charge of planning outings without consulting others’ preferences might be playfully called a bulldozer.
بولدوزر Also : dozer e. g. We had some�bulldozers, and they tried to dig out the�tunnels.
Noun - countable : بولدوزر خودرویی سنگین که تیغه فلزی بزرگی در جلوی خود دارد و از آن برای تخریب ساختمان، خاکبرداری، مسطح کردن زمین و . . . . استفاده می شود. به عنوان مثال : We had some bulldozers, and they tried to dig out the tunnels
bulldozer ( حملونقل درون شهری - جاده ای ) واژه مصوب: هموارساز تعریف: خودروی با تیغۀ پهن فولادی که ناهمواری های زمین را برطرف می کند