1. a fat man with a bulbous nose
مردی چاق با دماغی مثل کوفته تبریزی
2. He had a huge bulbous nose.
3. He stuck his bulbous red nose back into his pint of beer.
[ترجمه گوگل]بینی قرمز پیازی اش را دوباره در یک پیمانه آبجو فرو برد
[ترجمه ترگمان]او بینی سرخش را دوباره در بطری آبجو فرو کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. My hand was lacerated, deformed, and bulbous with pus.
[ترجمه گوگل]دستم دچار پارگی، تغییر شکل و چرک شده بود
[ترجمه ترگمان]دستم پاره و پاره شده بود، بد شکل و با سری از چرک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Chantal carried her bulbous crash hat under one arm.
[ترجمه گوگل]شانتال کلاه تصادفی پیازی خود را زیر یک بازو حمل کرد
[ترجمه ترگمان]کلاه crash را زیر بغل گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Lift and transplant bulbous plants where they are becoming overcrowded.
[ترجمه گوگل]گیاهان پیازدار را در جایی که بیش از حد شلوغ می شوند بلند کنید و پیوند بزنید
[ترجمه ترگمان]کیسه های bulbous را بلند کنید و پیوند دهید جایی که آن ها در حال شلوغ شدن هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. There were thick bulbous calf muscles teetering on stiletto heels.
[ترجمه گوگل]ماهیچههای پیازی ضخیم ساق پا روی پاشنههای رکابی فرو رفته بودند
[ترجمه ترگمان]عضلات درشت هیکلی درشت و درشت به پا داشتند و روی پاشنه stiletto حرکت می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. She tried nibbling at the bulbous wad of meat and then at the toasted roll.
[ترجمه گوگل]او سعی کرد از دسته پیازی گوشت و سپس رول برشته شده را نوک بزند
[ترجمه ترگمان]سعی کرد آن تکه گوشت را گاز بزند و بعد به نان برشته بالا برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Borneo monkey having a long bulbous nose.
[ترجمه گوگل]میمون بورنئو با بینی پیازی بلند
[ترجمه ترگمان]میمون نظیر دماغ بزرگی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He has a huge, bulbous nose.
11. The first is a bulbous cylinder that is marked, altered and sprigged.
[ترجمه گوگل]اولی یک استوانه پیازی است که علامت گذاری شده، تغییر یافته و شاخه دار شده است
[ترجمه ترگمان]اولی یک سیلندر bulbous است که مشخص، تغییر یافته و sprigged است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Bulbous: Resembling a bulb in shape; rounded or swollen.
[ترجمه گوگل]پیازدار: شبیه پیاز شکل; گرد یا متورم
[ترجمه ترگمان]bulbous: ایجاد یک حباب در شکل؛ گرد یا باد کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Any of several chiefly tropical American bulbous plants of the genus Hippeastrum grown as ornamentals for their large, showy, funnel-shaped, variously colored flowers that are grouped in umbels.
[ترجمه گوگل]هر یک از چندین گیاه پیازدار عمدتا گرمسیری آمریکا از جنس Hippeastrum که به عنوان گیاهان زینتی برای گلهای بزرگ، خودنمایی، قیفیشکل و با رنگهای مختلف رشد میکنند که در چتریها دستهبندی میشوند
[ترجمه ترگمان]هر کدام از چندین گیاه tropical آمریکایی از جنس Hippeastrum به عنوان ornamentals برای large بزرگ، پرزرق و برق، قیف مانند و گل های رنگارنگ پرورش یافته اند که در umbels گروه بندی شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. There was only a little bulbous press in each room.
[ترجمه گوگل]در هر اتاق فقط یک پرس کوچک پیازی وجود داشت
[ترجمه ترگمان]در هر اتاق فقط یک فشار کوچک بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Bulbous cactus is drought - enduring and will not wither even without water for half a month.
[ترجمه گوگل]کاکتوس پیازی خشکسالی است - ماندگار و حتی بدون آب تا نیم ماه پژمرده نمی شود
[ترجمه ترگمان]کاکتوس کولا خشک است و حتی برای نیم ماه حتی بدون آب پژمرده نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید