This term refers to something that is an inherent or integral part of a system or object. چیز ی که جزء ذاتی یا جدایی ناپذیر یک سیستم یا شی است.
مثال؛
The smartphone has a built - in camera.
... [مشاهده متن کامل]
In a discussion about technology, someone might say, “The app has a built - in feature for tracking your steps. ”
A car enthusiast might mention, “The new model comes with built - in GPS navigation. ”
دستگاهی که داخل دیوار یا کابینت وصل میشود رامیگویند، مثل اجاق گازی که داخل کابینت وصل میشود
صفتِ built - in وقتی با کلمه audience یکجا شود، در اصطلاح بر مخاطبانی دلالت دارد که به نوع خاصی از محتوا علاقمندند و با اشتیاق فراوان انتشار اثری معین در زمینه دلخواهشان را استقبال میکنند.
An built - in audience
در اینتر 3 به معنای بخشی از چیزی که از آن جدا هم نمیشود یا به صورت عامیانه بخش جدایی نا پذیر چیزی
سرخود
پیش فرض
فابریک.
ماشین بازها زیاد ازش استفاده می کنن.
فلان آپشن فابریکه یا فابریک کارخونه است.
منظورشون همین Built - in هست.
نهفته
ذاتی
Innate
مبتنی بر
نهادینه
درون ساخت
جاسازی شده
Forming part of sth, and not separating form it
It 's a word processor with a built_in spellcheker
تعبیه شده
توکار ، داخلی ، ذاتی و . . . بسته به جمله معانیش متفاوته
تو کار
یک قسمت داخلی از یک وسیله یا ساختار
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٨)