🔸 معادل فارسی:
- تجمع
- انباشت
- افزایش تدریجی
- آماده سازی ( در معنای استعاری )
________________________________________
🔸 تعریف ها:
1. ** ( فیزیکی – اصلی ) :**
... [مشاهده متن کامل]
تجمع یا انباشت تدریجی چیزی ( مثل گرد و غبار، چربی، رسوب ) .
مثال: There was a buildup of dirt in the pipe.
انباشت کثیفی در لوله وجود داشت.
2. ** ( اجتماعی/رویدادی – کاربردی ) :**
فرآیند آماده سازی یا افزایش هیجان قبل از یک رویداد مهم.
مثال: The media created a huge buildup before the match.
رسانه ها قبل از مسابقه هیجان زیادی ایجاد کردند.
3. ** ( احساسی/استعاری – کاربردی ) :**
افزایش تدریجی احساسات یا تنش.
مثال: There was a buildup of tension in the room.
تنش در اتاق به تدریج افزایش یافت.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
accumulation – increase – growth – preparation – escalation
- تجمع
- انباشت
- افزایش تدریجی
- آماده سازی ( در معنای استعاری )
________________________________________
🔸 تعریف ها:
1. ** ( فیزیکی – اصلی ) :**
... [مشاهده متن کامل]
تجمع یا انباشت تدریجی چیزی ( مثل گرد و غبار، چربی، رسوب ) .
مثال: There was a buildup of dirt in the pipe.
انباشت کثیفی در لوله وجود داشت.
2. ** ( اجتماعی/رویدادی – کاربردی ) :**
فرآیند آماده سازی یا افزایش هیجان قبل از یک رویداد مهم.
مثال: The media created a huge buildup before the match.
رسانه ها قبل از مسابقه هیجان زیادی ایجاد کردند.
3. ** ( احساسی/استعاری – کاربردی ) :**
افزایش تدریجی احساسات یا تنش.
مثال: There was a buildup of tension in the room.
تنش در اتاق به تدریج افزایش یافت.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
در بعضی متون معنای زمینه و مقدمه هم می دهد
رشد، افزایش، انباشت
انباشت
افزایش تدریجی
ساخت ، برافراشتن
تجمع
ظرفیت نظامی
buildup ( جوشکاری و آزمایش های غیرمخرب )
واژه مصوب: سطح سازی
تعریف: نوعی رویه کاری و ترمیم سطح با رسوب دادن مواد برای رسیدن به ابعاد موردنظر
واژه مصوب: سطح سازی
تعریف: نوعی رویه کاری و ترمیم سطح با رسوب دادن مواد برای رسیدن به ابعاد موردنظر