build out

مثال:
The company plans to build out its fiber optic network across the city.
شرکت قصد دارد شبکه فیبر نوری خود را در سراسر شهر گسترش دهد.
It took several months to build out the new office space.
چندین ماه طول کشید تا فضای اداری جدید به طور کامل ساخته و تجهیز شود.
2. ( ساخت و ساز ) :
منظور ساختن و توسعه فیزیکی یک بنا یا فضای کاری تا حد تکمیل و آماده بهره برداری است.
مثال:
They are building out the warehouse to accommodate more inventory.
آنها در حال توسعه انبار برای جای دادن محموله های بیشتر هستند.
3. ( توسعه نرم افزار و پروژه ها ) :
ایجاد یا افزودن تمامی اجزا و امکانات لازم برای تکمیل یک محصول، پروژه یا پلتفرم.
مثال:
We need to build out the software features before the official launch.
باید امکانات نرم افزاری را پیش از عرضه رسمی کامل کنیم.
🔸 مترادف ها:
expand – develop – complete – extend – roll out