1. to wheel a baby buggy
کالسکه ی کودک را حرکت دادن
2. today the car has displaced the horse and buggy
امروز اتومبیل جانشین اسب و درشگه شده است.
3. in the past, country doctors used to travel by horse and buggy
در قدیم دکترهای دهات با اسب و کالسکه سفر می کردند.
4. I got back in the buggy.
5. I saw her last night wheeling a buggy along Green Lane.
[ترجمه گوگل]دیشب او را دیدم که در امتداد گرین لین در حال چرخیدن باگ بود
[ترجمه ترگمان]دیشب او را دیدم که در خیابان گرین جر و بحث می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The tourists left out in a buggy.
[ترجمه گوگل]گردشگران در یک کالسکه بیرون رفتند
[ترجمه ترگمان]توریست ها در درشکه پیاده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. I couldn't get the baby's buggy past the car parked on the pavement.
[ترجمه گوگل]من نتوانستم کالسکه بچه را از کنار ماشین پارک شده روی پیاده رو بگذرم
[ترجمه ترگمان]نمی توانستم درشکه بچه را از کنار اتومبیل که در پیاده رو پارک شده بود، گیر بیاورم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He was found beneath his buggy.
9. Emma took us all on a bumpy buggy ride over to the second stage, until it was confiscated by security.
[ترجمه گوگل]اِما همه ما را با یک کالسکه پر از دست انداز به مرحله دوم برد تا اینکه توسط نیروهای امنیتی مصادره شد
[ترجمه ترگمان]اما همه ما را سوار درشکه پستی کرد تا به مرحله دوم برسد، تا اینکه توسط نیروهای امنیتی مصادره شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. And 11-month-old Alex, in a buggy fitted with a sunshade, was happy to play along.
[ترجمه گوگل]و الکس 11 ماهه در یک کالسکه مجهز به آفتابگیر، خوشحال بود که با آن بازی می کرد
[ترجمه ترگمان]و آل کس ۱۱ ماهه در یک درشکه نصب شده با چتر، خوشحال بود که با آن بازی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. They could have been greengrocers, insurance salesmen, buggy repairmen, schoolteachers, congressmen or even preachers as much as criminals.
[ترجمه گوگل]آنها می توانستند سبزی فروشان، فروشندگان بیمه، تعمیر کالسکه ها، معلمان مدرسه، نمایندگان کنگره یا حتی واعظ به اندازه مجرمان باشند
[ترجمه ترگمان]آن ها می توانستند greengrocers، فروشندگان بیمه، درشکه، معلمان مدرسه، اعضای کنگره یا حتی کشیش ها به اندازه جنایتکاران باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The 18-month-old boy tipped over his buggy, freed himself from the straps and crawled into the pond at Chatham, Kent.
[ترجمه گوگل]پسر 18 ماهه کالسکه اش را سرازیر کرد، خود را از بند رها کرد و به داخل حوضچه در Chatham، کنت خزید
[ترجمه ترگمان]پسر ۱۸ ماه از درشکه پیاده شد و خود را از تسمه رها کرد و به استخر at در Chatham خزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. They jammed into the buggy and the intimacy was physically enforced. Between the two bundled men she could hardly move.
[ترجمه گوگل]آنها به کالسکه گیر کردند و صمیمیت به صورت فیزیکی اعمال شد بین دو مرد بسته بندی شده او به سختی می توانست حرکت کند
[ترجمه ترگمان]ان ها در درشکه گیر کرده بودند و صمیمیت به صورت فیزیکی اجرا شده بود بین دو مرد اسیر که به زحمت می توانست حرکت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He grabbed the brake, pulled, and the buggy went into a wild skid and turned over.
[ترجمه گوگل]او ترمز را گرفت، کشید و کالسکه وارد یک لغزش وحشی شد و واژگون شد
[ترجمه ترگمان]او ترمز را گرفت و بیرون کشید و درشکه به یک جهت وحشی حرکت کرد و به طرف او برگشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید