bugaboo

/ˈbəɡəˌbuː//ˈbʌɡəbuː/

معنی: لو لو، غول
معانی دیگر: رجوع شود به: bugbear

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: bugaboos
• : تعریف: something that causes fear or persistent concern.

جمله های نمونه

1. Termite damage is one of the many bugaboos of owning a house.
[ترجمه گوگل]آسیب موریانه یکی از بسیاری از مشکلات خانه دار شدن است
[ترجمه ترگمان]آسیب termite یکی از خیلی bugaboos که خونه داشته باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The second hazard is that old bugaboo, moisture, encouraging mildew growth and eventual decay.
[ترجمه گوگل]خطر دوم این است که بوگابو قدیمی، رطوبت، تشویق رشد کپک و در نهایت پوسیدگی
[ترجمه ترگمان]خطر دوم این است که bugaboo، رطوبت، تشویق رشد کپک و پوسیدگی احتمالی آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Meanwhile, Theodore Roosevelt, the bugaboo of monopolists, had just been elected to a second term.
[ترجمه گوگل]در همین حال، تئودور روزولت، غول انحصار طلبان، به تازگی برای دور دوم انتخاب شده بود
[ترجمه ترگمان]در همین حال، تئودور روزولت، bugaboo of، تازه برای دوره دوم انتخاب شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Without the Communist bugaboo, Dornan was exposed as the crackpot that he is.
[ترجمه گوگل]دورنان بدون غوغای کمونیست، به‌عنوان مردی که هست، آشکار شد
[ترجمه ترگمان]بدون لولو خورخوره، درنان به عنوان یک ابله در معرض دید قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Sounds like dangling that ole lawsuit bugaboo.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد آویزان کردن آن شکایت اولی
[ترجمه ترگمان]انگار که اون لولو خور lawsuit رو آویزون کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Let me lay to rest the bugaboo of what is called “devaluation. ”
[ترجمه گوگل]اجازه دهید دراز بکشم تا به ابهام چیزی که «کاهش ارزش» گفته می شود، استراحت دهم ”
[ترجمه ترگمان]بگذارید من lay آنچه که به آن \"کاهش ارزش\" گفته می شود استراحت کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. When it came to a perennial Clinton bugaboo - personnel - things began on a promising note.
[ترجمه گوگل]وقتی نوبت به یک بوگابوی همیشگی کلینتون - پرسنل - رسید، همه چیز با یک یادداشت امیدوارکننده شروع شد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که نوبت به کلینتون همیشگی (کلینتون)رسید، همه چیز با یک یادداشت نویدبخش آغاز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Get a review of the Bugaboo Chameleon baby stroller in this free video for parents on quality baby strollers.
[ترجمه گوگل]در این ویدیوی رایگان برای والدین در مورد کالسکه کودک با کیفیت، بررسی کالسکه کودک Bugaboo Chameleon را دریافت کنید
[ترجمه ترگمان]در این فیلم رایگان برای والدین در مورد کودک با کیفیت، کالسکه کودک را بررسی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The old bugaboo of inflation still bothers them.
[ترجمه گوگل]تورم قدیمی هنوز آنها را آزار می دهد
[ترجمه ترگمان]تورم قدیمی تورم همچنان آن ها را ناراحت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. But creating something useful is the bugaboo.
[ترجمه گوگل]اما ایجاد یک چیز مفید، مشکل است
[ترجمه ترگمان]اما ایجاد چیزی مفید، bugaboo است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Offered both in today's subdued colors and a vivid, 80s-inspired palate, the Bugaboo 86 Parka is the perfect balance of then and now.
[ترجمه گوگل]Bugaboo 86 Parka که هم در رنگ‌های آرام امروزی و هم در کامی زنده و با الهام از دهه 80 ارائه می‌شود، تعادل عالی آن زمان و اکنون است
[ترجمه ترگمان]Offered هر دو در رنگ های آرام امروزی و یک ذائقه روشن، ۸۰ s، تعادل کامل آن زمان و الان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We are looking for high potential individuals to join us. Bugaboo offers a very competitive salary package that is designed to attract the best talents and reward high performers.
[ترجمه گوگل]ما به دنبال افراد با پتانسیل بالا هستیم تا به ما بپیوندند Bugaboo یک بسته حقوقی بسیار رقابتی ارائه می دهد که برای جذب بهترین استعدادها و پاداش دادن به افراد با عملکرد بالا طراحی شده است
[ترجمه ترگمان]ما به دنبال افراد بالقوه بالایی هستیم که به ما بپیوندند bugaboo یک بسته حقوقی بسیار رقابتی ارائه می دهد که برای جذب بهترین استعدادها و پاداش مجریان برتر طراحی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In the next thrilling installment, we will discuss that ancient bugaboo: dynamics processors (a. k. a. compressors). Until then. . . keep mixing it up.
[ترجمه گوگل]در قسمت مهیج بعدی، ما در مورد آن باگابوی باستانی صحبت خواهیم کرد: پردازنده‌های دینامیک (کمپرسورهای a k a ) تا آن موقع به مخلوط کردن آن ادامه دهید
[ترجمه ترگمان]در بخش بعدی هیجان انگیز بعدی، در مورد آن bugaboo باستانی بحث خواهیم کرد: پردازنده های دینامیک (a ک a compressors) تا آن موقع، آن را با هم مخلوط نکنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. People made noise in ancient times to drive away the bugaboo from the home.
[ترجمه گوگل]مردم در زمان های قدیم سر و صدا می کردند تا بوگابو را از خانه دور کنند
[ترجمه ترگمان]مردم در زمان های قدیم سر و صدا می کردند تا the را از خانه دور کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

لو لو (اسم)
fright, bogy, bogeyman, caddy, boggle, bugbear, scarecrow, bogle, bugaboo, hobgoblin, golliwog, gollywog, golliwogg

غول (اسم)
hole, ear, cave, cavern, corral, bogy, giant, ogre, colossus, ghoul, gargantua, bugaboo, hobgoblin

تخصصی

[] نوعی میخ نبشی با تیغة بلند و باریک

انگلیسی به انگلیسی

• source of fear and concern; bugbear, irrational fear

پیشنهاد کاربران

Bugaboo به چیزی گفته می شود که موجب ترس یا نگرانی می شود و اغلب این ترس یا نگرانی اغراق آمیز است.
نمایانگر ترس ها یا نگرانی های بی پایه و اساس است.
مترادف: Fear, worry, anxiety
متضاد: Calmness, tranquility, peace
...
[مشاهده متن کامل]

مثال؛
The impending exam was a bugaboo for all the students.
Climate change is often seen as a bugaboo by skeptics.
Her fear of public speaking became a real bugaboo in her career.

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: A source of fear or anxiety, often irrational 🕷️
🔍 مترادف: Fear
✅ مثال: For some, spiders are nothing more than a harmless bugaboo.
کالسکه بچه
نقطه عطف و برجسته ( اصطلاح )
Our view is that random action is the bugaboo of the free will debate. W
دیدگاه ما این است که بحث کنش تصادفی نقطه ی عطف بحث اراده آزاد است.
یه ادم سیریش که علاقه یه طرفه به ادم داره و ول کن نیست.
That bugaboo keeps texting me all day long.
اون سیریشه کل روز و به من تکست می داد.
کفشدوزک غول پیکر

بپرس