bug eyed


(امریکا - عامیانه) دارای چشمان بیرون زده، چشم برغلیده، چشم ور قلمبیده

پیشنهاد کاربران

مثل چشم حشرات که بیرون زده و ورقلمبیده است
1. Bug out ( leave quickly / escape )
فرار کردن / سریع در رفتن
- "When the cops arrived, they bugged out immediately. "
وقتی پلیس رسید، فوراً فرار کردند.
- - -
2. Bug out ( eyes bulging in surprise/fear )
...
[مشاهده متن کامل]

چشمها از تعجب/ترس بیرون زدن
- "His eyes bugged out when he saw the ghost. "
چشمهایش از دیدن روح از حدقه بیرون زد.
- - -
3. Bug - out bag ( emergency survival kit )
کیف اضطراری ( وسایل بقا )
- "Every soldier carries a bug - out bag in case of emergencies. "
هر سربازی یک کیف اضطراری برای مواقع بحرانی همراه دارد.
- - -
4. Bug out of ( a place )
با عجله از ( جایی ) رفتن
- "Let’s bug out of this party, it’s boring. "
بیا از این مهمانی برویم، خیلی کسل کننده است.
- - -
5. Make someone’s eyes bug out
کسی را شوکه کردن ( چشمهایش از تعجب بیرون بزند )
- "The magician’s trick made everyone’s eyes bug out. "
حقه ی شعبده باز همه را شوکه کرد.
deepseek

چشم وزغی - چشم قلمبه
◀️ Did prince Akeem battle bug - eyed burglars
دارای چشمان ورقلمبیده