1. As she passed the buffet car her stomach rumbled, as if to remind her she hadn't eaten since lunchtime.
[ترجمه گوگل]وقتی از کنار ماشین بوفه رد می شد، شکمش غر می زد، انگار به او یادآوری کند که از وقت ناهار چیزی نخورده است
[ترجمه ترگمان]وقتی از کنار بوفه عبور کرد، معده اش قاروقور می کرد، گویی می خواست یادآوری کند که از وقت ناهار چیزی نخورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وقتی از کنار بوفه عبور کرد، معده اش قاروقور می کرد، گویی می خواست یادآوری کند که از وقت ناهار چیزی نخورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Ffestiniog's Railway's buffet car No. 114 which incorporates refrigeration equipment and a carriage heating system.
[ترجمه گوگل]واگن بوفه راه آهن Ffestiniog به شماره 114 که دارای تجهیزات برودتی و سیستم گرمایش کالسکه است
[ترجمه ترگمان]خودرو buffet شماره ۱۱۴ متعلق به شرکت راه آهن شماره ۱۱۴ است که تجهیزات یخچال و سیستم گرمایش کالسکه را در بر می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خودرو buffet شماره ۱۱۴ متعلق به شرکت راه آهن شماره ۱۱۴ است که تجهیزات یخچال و سیستم گرمایش کالسکه را در بر می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He travelled in the buffet car, leaning against the window with a drink.
[ترجمه گوگل]او با ماشین بوفه سفر کرد و با نوشیدنی به شیشه تکیه داد
[ترجمه ترگمان]او با یک نوشیدنی به طرف پنجره رفت و به پنجره تکیه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او با یک نوشیدنی به طرف پنجره رفت و به پنجره تکیه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The buffet car was up ahead; there was a young woman buying a drink and some sandwiches.
[ترجمه گوگل]ماشین بوفه جلوتر بود زن جوانی در حال خرید یک نوشیدنی و چند ساندویچ بود
[ترجمه ترگمان]ماشین بوفه دیده می شد، یک زن جوان بود که یک نوشیدنی و چند تا ساندویچ می خرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ماشین بوفه دیده می شد، یک زن جوان بود که یک نوشیدنی و چند تا ساندویچ می خرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. There was no buffet car on the train, and they hadn't had a bite to eat all day.
[ترجمه گوگل]در قطار واگن بوفه ای نبود و تمام روز لقمه ای برای خوردن نداشتند
[ترجمه ترگمان]در قطار هیچ اتومبیلی وجود نداشت و تمام روز غذا نخورده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در قطار هیچ اتومبیلی وجود نداشت و تمام روز غذا نخورده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The bunk beds, the invisible buffet car, the delays? Every last minute.
[ترجمه گوگل]تخت های دو طبقه، ماشین بوفه نامرئی، تاخیر؟ هر لحظه آخر
[ترجمه ترگمان]تخت خواب تاشو، ماشین بوفه نامرئی، تاخیر؟ هر لحظه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تخت خواب تاشو، ماشین بوفه نامرئی، تاخیر؟ هر لحظه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. There's a buffet car on the train.
[ترجمه گوگل]یک واگن بوفه در قطار هست
[ترجمه ترگمان]یه ماشین توی قطار هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یه ماشین توی قطار هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Anyway, it saved you a trip to the buffet car.
[ترجمه گوگل]به هر حال، شما را از سفر به ماشین بوفه نجات داد
[ترجمه ترگمان]به هر حال، برات یه سفر به ماشین بوفه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به هر حال، برات یه سفر به ماشین بوفه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The station's buffet:People were in a hurry to get on the train, and hawkers hawked as hard as they could, pushing the"buffet car"back and forth to catch passengers who needed some food or drink.
[ترجمه گوگل]بوفه ایستگاه: مردم برای سوار شدن به قطار عجله داشتند و دستفروشان تا آنجا که میتوانستند، «ماشین بوفه» را به جلو و عقب هل میدادند تا مسافرانی را که به غذا یا نوشیدنی نیاز داشتند، بگیرند
[ترجمه ترگمان]The (station): مردم برای سوار شدن به قطار عجله داشتند، و فروشندگان دوره گرد با عجله برای گرفتن مسافری که نیاز به غذا یا نوشیدنی داشتند، به فروش رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]The (station): مردم برای سوار شدن به قطار عجله داشتند، و فروشندگان دوره گرد با عجله برای گرفتن مسافری که نیاز به غذا یا نوشیدنی داشتند، به فروش رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The buffet car is on the middle of the train.
[ترجمه گوگل]ماشین بوفه وسط قطار است
[ترجمه ترگمان]ماشین buffet در وسط قطار قرار داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ماشین buffet در وسط قطار قرار داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. As she passed the buffet car her stomach rumbled.
[ترجمه گوگل]از کنار ماشین بوفه که رد می شد شکمش می پیچید
[ترجمه ترگمان]وقتی از کنار بوفه عبور کرد، معده اش قاروقور می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وقتی از کنار بوفه عبور کرد، معده اش قاروقور می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. You can have breakfast in the buffet car on the train.
[ترجمه گوگل]می توانید صبحانه را در واگن بوفه قطار میل کنید
[ترجمه ترگمان]شما می توانید در قطار در قطار صبحانه بخورید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شما می توانید در قطار در قطار صبحانه بخورید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Most trains are steam hauled by one of the railway's extensive collection of tank engines and include full buffet car facilities.
[ترجمه گوگل]اکثر قطارها توسط یکی از مجموعه گسترده موتورهای تانک راه آهن حمل می شوند و دارای امکانات کامل بوفه ای برای ماشین هستند
[ترجمه ترگمان]بیشتر قطارها به وسیله یکی از مجموعه وسیعی از موتورهای مخزن، به وسیله یکی از تاسیسات بزرگ خودرو به زور کشیده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بیشتر قطارها به وسیله یکی از مجموعه وسیعی از موتورهای مخزن، به وسیله یکی از تاسیسات بزرگ خودرو به زور کشیده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. On her back home in the trin that evening she felt hungry because she had such a small lunch that she went along to the buffet car for another sandwich and a cup of coffee.
[ترجمه گوگل]در همان شب در خانه در ترین، او احساس گرسنگی کرد، زیرا ناهار بسیار کوچکی خورد که همراه با ماشین بوفه برای یک ساندویچ دیگر و یک فنجان قهوه رفت
[ترجمه ترگمان]آن شب وقتی به خانه برمی گشت، احساس گرسنگی می کرد، زیرا ناهار کوچکی را با یک ساندویچ دیگر و یک فنجان قهوه به طرف بوفه می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن شب وقتی به خانه برمی گشت، احساس گرسنگی می کرد، زیرا ناهار کوچکی را با یک ساندویچ دیگر و یک فنجان قهوه به طرف بوفه می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید