budgie

/ˈbʌdʒi//ˈbʌdʒi/

(عامیانه) رجوع شود به: budgerigar

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: (informal) a budgerigar; parakeet.

جمله های نمونه

1. Our budgie got out of its cage while our cat was in the room. Needless to say, the cat moved quicker than me and caught it.
[ترجمه گوگل]طوطی ما از قفسش خارج شد در حالی که گربه ما در اتاق بود ناگفته نماند که گربه سریعتر از من حرکت کرد و آن را گرفت
[ترجمه ترگمان]در حالی که گربه ما در اتاق بود، budgie از قفس بیرون آمد نیازی به گفتن نیست، گربه سریع تر از من حرکت کرد و آن را گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She stays at home with her budgie, her partner and her two surviving children.
[ترجمه گوگل]او با طوطی طوطی خود، شریک زندگی و دو فرزند بازمانده اش در خانه می ماند
[ترجمه ترگمان]او با budgie، شریک زندگی و دو فرزند بازمانده در خانه می ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He gunned the Budgie, and headed past the truck at top speed.
[ترجمه علی رضا] او مرغ عشق را با شلیک گلوله به قتل رساند با با سرعت زیاد توسط کامیون فرار کرد
|
[ترجمه گوگل]او باجی را شلیک کرد و با حداکثر سرعت از کنار کامیون گذشت
[ترجمه ترگمان]او the را به ضرب گلوله از پای در آورد و با سرعت از کنار کامیون گذشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Budgie owners who confine birds in small cages or keep them on their own might be prosecuted, too.
[ترجمه گوگل]صاحبان طوطی که پرندگان را در قفس‌های کوچک حبس می‌کنند یا به تنهایی نگه می‌دارند، ممکن است تحت پیگرد قانونی قرار گیرند
[ترجمه ترگمان]budgie که پرندگان را در قفس های کوچک نگه می دارند و یا آن ها را در قفس خود نگه می دارند نیز ممکن است تحت پی گرد قانونی قرار بگیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In the budgie mating game, you need to be camouflaged while feeding on the ground, but still flashy enough to impress a potential mate.
[ترجمه گوگل]در بازی جفت گیری باجعبه، شما باید هنگام تغذیه روی زمین استتار شوید، اما همچنان به اندازه کافی زرق و برق دار باشید تا یک جفت بالقوه را تحت تاثیر قرار دهید
[ترجمه ترگمان]در بازی جفت گیری budgie، شما باید در هنگام تغذیه از زمین، استتار شده باشید، اما هنوز به اندازه کافی پر زرق و برق هستند که زوج احتمالی را تحت تاثیر قرار دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She paints a red budgie on Monday.
[ترجمه ممد] آن خانم در روز دوشنبه یک مرغ عشق قرمز را رنگ میکند
|
[ترجمه گوگل]او روز دوشنبه یک طوطی قرمز رنگ می کشد
[ترجمه ترگمان]روز دوشنبه یک budgie قرمز رنگ می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I take good care of my pet budgie and tortoise, and they love me too.
[ترجمه جفر] من از دو حیوان خانگی خود مرغ عشق و لاکپشت به خوبی مراقبت میکنم و آنها نیز من را دوست دارند
|
[ترجمه گوگل]من از طوطی و لاک پشت حیوان خانگی خود به خوبی مراقبت می کنم و آنها نیز مرا دوست دارند
[ترجمه ترگمان]من از budgie و لاک پشت pet خوب مراقبت می کنم، و آن ها هم مرا دوست دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. P4T6 She paints a red budgie on Monday.
[ترجمه گوگل]P4T6 او یک طوطی قرمز را در روز دوشنبه نقاشی می کند
[ترجمه ترگمان]\"P۴T۶\" روز دوشنبه یک budgie قرمز رنگ نقاشی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. That's why the budgie picture is such a delight.
[ترجمه گوگل]به همین دلیل است که تصویر طوطی طوطی بسیار لذت بخش است
[ترجمه ترگمان]به همین خاطره که تصویر budgie چنین لذتی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Bungy the budgie has found a novel way of keeping cool this summer.
[ترجمه گوگل]Bungy the budgie راهی جدید برای خنک نگه داشتن تابستان امسال پیدا کرده است
[ترجمه ترگمان]Bungy the یک روش جدید برای خنک نگه داشتن این تابستان پیدا کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Fly like a budgie.
[ترجمه گوگل]مثل طوطی پرنده پرواز کن
[ترجمه ترگمان]مثل a پرواز کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Foot by foot she ascended. giving little whistling whispers to reassure the budgie.
[ترجمه گوگل]پا به پای او بالا رفت زمزمه های کمی سوت می دهد تا طوطی طوطی را آرام کند
[ترجمه ترگمان]پا پا در پیاده بالا می رفت آهسته سوت می زد تا به budgie اطمینان بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. My bedroom was at the back, over the garage where the Budgie was kept.
[ترجمه گوگل]اتاق خواب من در پشت، بالای گاراژی بود که Budgie در آن نگهداری می شد
[ترجمه ترگمان]اتاق خواب من پشت گاراژ بود، بالای گاراژ، جایی که budgie نگه داشته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They had met eight months before in Houston where she was on a promotional tour for her Budgie books.
[ترجمه گوگل]آنها هشت ماه قبل در هیوستون ملاقات کرده بودند، جایی که او در یک تور تبلیغاتی برای کتابهای Budgie خود بود
[ترجمه ترگمان]آن ها هشت ماه قبل در هوستون، جایی که او در یک تور تبلیغاتی برای کتاب های budgie بود، ملاقات کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• type of australian parrot, budgerigar
a budgie is the same as a budgerigar; an informal word.

پیشنهاد کاربران

Budgie مرغ عشق هلندی مشخصات: پر های سفید و سیاه در دم و روی بدن هم آبی با لکه های سفید. سینه هم سفید با خال های سیاه.
مرغ عشق

بپرس