انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
... [مشاهده متن کامل]
- - -
Farsi ( Persian ) : به او اعتماد ندارم؛ یکهو زیادی با رئیس جدید خوش و بش کرده.
Farsi ( Persian ) : آن دو politician موقع campaign وحشتناک با هم رفیق بازی در میارن، اما همه میدونن رقیب هم هستند.
Farsi ( Persian ) : اینقدر با من رابطه صمیمانه نشان نده؛ ما دوست نیستیم. این یک رابطه حرفه ای است.
Farsi ( Persian ) : او فقط داره خوش رویی می کنه چون یه لطفی ازتون میخواد.
Farsi ( Persian ) : مدیر به تیمش هشدار داد که با مشتریان رابطه خودمانی زیادی برقرار نکنند، چون میتونه قضاوت رو تحت تأثیر قرار بده.
- - -
خوش و بش کردن: ( Most common ) To engage in overly familiar chit - chat.
رفیق بازی: Acting like a buddy/friend ( often with a negative tone of favoritism ) .
رابطه صمیمانه نشان دادن: To display a friendly/intimate relationship.
خوش رویی کردن: To be overly pleasant ( can imply insincerity ) .
رابطه خودمانی: An informal, overly familiar relationship.
- پسرخاله شدن ( رفیق شدن، خودمانی شدن )