1. the bucolic atmosphere of arcata interested john and his family
محیط روستایی شهر ارکیتا جان و خانواده اش را جذب کرد.
2. The painting shows a typically bucolic scene with peasants harvesting crops in a field.
[ترجمه گوگل]این نقاشی یک منظره معمولی بوکولیکی با دهقانان در حال برداشت محصول در یک مزرعه را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]این نقاشی معمولا یک صحنه روستایی با کشاورزان در حال برداشت محصول در یک میدان را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Today the bucolic beauty of the region hides a deeply entrenched and long-standing poverty.
[ترجمه گوگل]امروزه زیبایی بوکولیسی منطقه، فقر عمیق و دیرپایی را پنهان کرده است
[ترجمه ترگمان]امروزه زیبایی روستایی منطقه، فقر عمیق و طولانی مدت را پنهان می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. There was a certain bucolic look to the faces of the cart drivers.
[ترجمه گوگل]در چهره رانندگان گاری یک نگاه بینظمی وجود داشت
[ترجمه ترگمان]در این کار، از بعض جهات، در مقابل رانندگان گاری به چشم دیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. And that will seem positively bucolic in 20 when the traffic count is predicted to more than triple.
[ترجمه گوگل]و زمانی که تعداد ترافیک بیش از سه برابر پیشبینی میشود، این بهطور مثبت در 20 به نظر میرسد
[ترجمه ترگمان]و این امر در زمانی که شمارش ترافیک برای بیش از سه برابر پیش بینی شود، به طور مثبت در روز ۲۰ مورد تحلیل قرار خواهد گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Despite this bucolic portrait, Iowa has its share of urban landscapes, too.
[ترجمه گوگل]علیرغم این پرتره بوکولیک، آیووا از مناظر شهری نیز برخوردار است
[ترجمه ترگمان]علی رغم این پرتره روستایی، آیووا سهم خود از مناظر شهری را نیز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Thorntown's bucolic bliss was to a corporate sponsor, Campbell Soup. But such efforts are not enough.
[ترجمه گوگل]سعادت تورن تاون به یک حامی شرکتی، سوپ کمپبل، بود اما چنین تلاش هایی کافی نیست
[ترجمه ترگمان]\"کمپبل سوپ\"، یکی از اسپانسر شرکت، می گوید که سعادت روستایی Thorntown یک حامی مالی بود اما این تلاش ها کافی نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The bucolic woods, vineyards and meadows of the south-west were such a delight after the Great Sandy Desert that we rode along grinning in our helmets and saying: "Corners!
[ترجمه گوگل]جنگلهای انگور، تاکستانها و چمنزارهای جنوب غربی پس از صحرای شنی بزرگ چنان لذتبخش بود که سوار بر کلاه خود پوزخند زدیم و گفتیم: «گوشهها!
[ترجمه ترگمان]جنگل ها، جنگل ها و چمن زار جنوب غربی چنان از صحرای بزرگ شنی بزرگ لذت می بردند که ما در حالی که به کلاه های خود پوزخند زدیم و می گفتیم: Corners!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The keenest of bucolic minds felt a whispering awe the sight the gentry ( George Eliot ).
[ترجمه گوگل]تندروترین ذهنهای بینظیر از دیدن نجیبزادهها (جرج الیوت) هیبتی زمزمهآمیز احساس کردند
[ترجمه ترگمان]سرزنده بودن در ذهن مردم احساس می کردند که از دیدن the (جورج الیوت)وحشت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He managed to transform the bucolic of butterflies into a dangerous sport.
[ترجمه گوگل]او موفق شد بوکولیک پروانه ها را به یک ورزش خطرناک تبدیل کند
[ترجمه ترگمان]او موفق شد که پروانه ها را به یک ورزش خطرناک تبدیل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. It is a bucolic refuge in the midst of a great bustling city.
[ترجمه گوگل]این یک پناهگاه بوکولیکی در میان یک شهر شلوغ بزرگ است
[ترجمه ترگمان]در میان یک شهر پر جنب و جوشی زندگی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The meadow was the scene of bucolic gaiety.
[ترجمه گوگل]علفزار صحنه شادی بیکولی بود
[ترجمه ترگمان]چمن زار سرشار از شادی و شادی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Let them buy their bucolic knick-knacks.
[ترجمه گوگل]اجازه دهید آنها را بخرند
[ترجمه ترگمان]بذار یه کم خرت و پرت خودشون رو بخرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Bucolic, conservative stuff, but nice and solid.
[ترجمه گوگل]چیزهای بوکولیک، محافظه کارانه، اما خوب و محکم
[ترجمه ترگمان]پر زرق و برق، محافظه کار، اما خوب و محکم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید