1. Hence Buckshot LeFonque, a group devoted to the idea of making pigeonholes a thing of the past.
[ترجمه گوگل]از این رو Buckshot LeFonque، گروهی که وقف ایده ساختن کبوترچاله ها شده است
[ترجمه ترگمان]از این رو، buckshot LeFonque، گروهی به ایده ایجاد pigeonholes در گذشته اختصاص داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Of the ten animals successfully darted, nine had buckshot or bullet wounds.
[ترجمه گوگل]از ده حیوانی که با موفقیت تیراندازی کردند، 9 حیوان با گلوله یا گلوله زخمی شدند
[ترجمه ترگمان]از ده حیوانات با موفقیت به سرعت پرتاب شدند، نه گلوله گلوله یا گلوله گلوله
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The Shot Pistol has two barrels and fires buckshot rounds creating a wider firing cone and high damage up close.
[ترجمه گوگل]تپانچه شات دارای دو لوله است و گلوله های شلیک را شلیک می کند و مخروط شلیک گسترده تر و آسیب زیادی را از نزدیک شلیک می کند
[ترجمه ترگمان]تیر تپانچه دو بشکه دارد و دو گلوله آتش در اطراف آن ایجاد می کند که باعث ایجاد یک مخروط firing و آسیب بالای آن می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Fires a wide spray of buckshot capable of great damage at close range with decreasing effectiveness based on distance from target.
[ترجمه گوگل]یک اسپری گسترده از باک شات را شلیک می کند که می تواند آسیب زیادی را در فاصله نزدیک با کاهش اثربخشی بر اساس فاصله از هدف ایجاد کند
[ترجمه ترگمان]Fires یک اسپری گشاد از buckshot که قادر به آسیب زیاد در محدوده نزدیک با کاهش اثربخشی براساس فاصله از هدف هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. His chest and cheek the most repulsive sight, a negative constellation of buckshot bruises.
[ترجمه گوگل]قفسه سینه و گونه او نفرت انگیزترین منظره هستند، صورت فلکی منفی از کبودی های باکش
[ترجمه ترگمان]سینه و گونه اش به مراتب نفرت انگیزی است، صورت فلکی negative از گلوله های تفنگ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The local people naturally defend their crops, usually with totally inadequate weapons such as ancient shotguns loaded with buckshot.
[ترجمه گوگل]مردم محلی به طور طبیعی از محصولات خود دفاع میکنند، معمولاً با سلاحهای کاملاً ناکافی مانند تفنگهای ساچمهای باستانی مملو از باک شات
[ترجمه ترگمان]مردم محلی طبیعتا از محصولات خود دفاع می کنند، معمولا با سلاح های ناکافی همچون shotguns باستان که با buckshot بار شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The cell contains two types of silicon spheres about as big as buckshot.
[ترجمه گوگل]این سلول حاوی دو نوع کره سیلیکونی است که به بزرگی باک شات است
[ترجمه ترگمان]این سلول شامل دو نوع اتم سیلیسیم در حدود as است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. One spaniel charged a porcupine five times — with a cost to remove the quills at $250 per poke. Another dog had buckshot removed from its hindquarters.
[ترجمه گوگل]یک اسپانیل پنج بار یک جوجه تیغی را شارژ کرد - با هزینه برداشتن قلاب ها 250 دلار برای هر پوکه سگ دیگری از قسمت عقبی خود ساق پا برداشته شد
[ترجمه ترگمان]یک سگ، ۵ بار به خارپشت متهم شد - با هزینه ای برای پاک کردن قلم های پر در هر سوراخ ۲۵۰ دلار سگ دیگری از روی نیم تنه عقبی خود برداشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. She adds, "An admiral I know is fond of saying, 'When it comes to energy, there is no silver bullet — there is only silver buckshot. '
[ترجمه گوگل]او میافزاید: "یک دریاسالار که میشناسم دوست دارد بگوید، "وقتی صحبت از انرژی به میان میآید، گلوله نقرهای وجود ندارد - فقط یک گلوله نقرهای وجود دارد "
[ترجمه ترگمان]او اضافه می کند: \" یک دریاسالار که من می دانم علاقه زیادی به گفتن دارد، وقتی نوبت به انرژی می رسد، هیچ گلوله نقره ای وجود ندارد - فقط buckshot نقره وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. And so on a micro level, people are trying — in silver buckshot ways — to adjust their habits to the higher price of gas.
[ترجمه گوگل]و بنابراین در سطح خرد، مردم در تلاش هستند - به روشهای بیسابقه - عادات خود را با قیمت بالاتر گاز تنظیم کنند
[ترجمه ترگمان]و بنابراین در یک سطح میکرو، مردم سعی می کنند روش های مختلفی برای تنظیم عادات خود نسبت به قیمت بالاتر گاز اعمال کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید