عبارت **"buck the trend"** یک اصطلاح رایج در زبان انگلیسی است که به معنای **مخالفت کردن با روند معمول، خلاف جهت حرکت کردن یا برخلاف جریان عمومی عمل کردن** است.
- **تعریف:**
وقتی گفته می شود کسی یا چیزی **"bucks the trend"** یعنی برخلاف آنچه اکثریت انجام می دهند یا روند رایج است، عمل می کند یا رفتار متفاوتی دارد.
... [مشاهده متن کامل]
- **کاربرد:**
- معمولاً در زمینه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، مد، بازارها و رفتارهای جمعی استفاده می شود.
- نشان دهنده شجاعت، نوآوری یا تمایل به متفاوت بودن است.
- **مثال ها:**
- *While most companies are downsizing, this one is bucking the trend and hiring more staff. *
( در حالی که بیشتر شرکت ها در حال کوچک سازی هستند، این شرکت برخلاف روند عمل کرده و کارکنان بیشتری استخدام می کند. )
- *She bucked the trend by choosing a career in a male - dominated field. *
( او برخلاف روند، شغلی در حوزه ای که مردان غالب هستند انتخاب کرد. )
- *The new product bucks the trend of minimalist design with its bold colors. *
( محصول جدید برخلاف روند طراحی مینیمالیستی با رنگ های جسورانه عرضه شده است. )
- - -
## معادل های فارسی
- خلاف جریان حرکت کردن
- برخلاف روند عمل کردن
- مخالف جهت رفتن
- خلاف جهت حرکت جمعیت رفتن
- **تعریف:**
وقتی گفته می شود کسی یا چیزی **"bucks the trend"** یعنی برخلاف آنچه اکثریت انجام می دهند یا روند رایج است، عمل می کند یا رفتار متفاوتی دارد.
... [مشاهده متن کامل]
- **کاربرد:**
- معمولاً در زمینه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، مد، بازارها و رفتارهای جمعی استفاده می شود.
- نشان دهنده شجاعت، نوآوری یا تمایل به متفاوت بودن است.
- **مثال ها:**
( در حالی که بیشتر شرکت ها در حال کوچک سازی هستند، این شرکت برخلاف روند عمل کرده و کارکنان بیشتری استخدام می کند. )
( او برخلاف روند، شغلی در حوزه ای که مردان غالب هستند انتخاب کرد. )
( محصول جدید برخلاف روند طراحی مینیمالیستی با رنگ های جسورانه عرضه شده است. )
- - -
## معادل های فارسی
- خلاف جریان حرکت کردن
- برخلاف روند عمل کردن
- مخالف جهت رفتن
- خلاف جهت حرکت جمعیت رفتن
در کاری که دیگران در آن شکست می خورند موفق شدن.
بر خلاف جریان آب شنا کردن
• روند معکوس در پیش گرفتن
( این که یه فرایندی، بر خلاف روند های مشابه روندی معکوس داشته باشه؛ مثلا اگه بقیه افزایشی بودند، این کاهشی باشه یا بر عکس )
( این که یه فرایندی، بر خلاف روند های مشابه روندی معکوس داشته باشه؛ مثلا اگه بقیه افزایشی بودند، این کاهشی باشه یا بر عکس )
کاهش دادن به طور غیر منتظره
توسعه به شیوه ای غیرمنتظره، غافلگیرکننده یا پیش بینی نشده، به ویژه به گونه ای که با تاریخ اخیر در تضاد باشد. معمولاً در ارتباط با مسائل مالی استفاده می شود
تحت تاثیر عوامل بیرونی نبودن مخصوصا عوامل بد روی دیگران تاثیر گذاشته است
تحت تاثیر عوامل بیرونی نبودن مخصوصا عوامل بد روی دیگران تاثیر گذاشته است