عبارت **"buck the system"** یک اصطلاح عامیانه در زبان انگلیسی است که به معنای **مخالفت کردن با سیستم، نپذیرفتن قواعد یا قوانین حاکم و تلاش برای تغییر یا زیر سوال بردن ساختار موجود** است.
- **تعریف:**
... [مشاهده متن کامل]
وقتی کسی **"bucks the system"** یعنی برخلاف قوانین، سنت ها یا ساختارهای رسمی یا رایج عمل می کند و سعی دارد آن ها را به چالش بکشد یا تغییر دهد.
- **کاربرد:**
- معمولاً برای توصیف افرادی به کار می رود که رفتار غیرمتعارف دارند، از قواعد پیروی نمی کنند یا علیه ساختارهای قدرت یا نهادهای رسمی مقاومت می کنند.
- این عبارت بار معنایی مثبت ( شجاعت، نوآوری ) یا منفی ( سرکشی، نافرمانی ) می تواند داشته باشد، بسته به زمینه.
- **مثال ها:**
- *She always bucks the system and refuses to follow outdated rules. *
( او همیشه با سیستم مخالفت می کند و از پیروی قوانین قدیمی خودداری می کند. )
- *The artist’s work bucks the system by challenging conventional norms. *
( آثار هنرمند با به چالش کشیدن هنجارهای رایج، با سیستم مخالفت می کند. )
- *Young people often buck the system to bring about social change. *
( جوانان اغلب برای ایجاد تغییرات اجتماعی با سیستم مخالفت می کنند. )
## معادل های فارسی
- مخالفت کردن با سیستم
- نافرمانی از قوانین
- برخلاف قواعد عمل کردن
- به چالش کشیدن ساختارهای موجود
- **تعریف:**
... [مشاهده متن کامل]
وقتی کسی **"bucks the system"** یعنی برخلاف قوانین، سنت ها یا ساختارهای رسمی یا رایج عمل می کند و سعی دارد آن ها را به چالش بکشد یا تغییر دهد.
- **کاربرد:**
- معمولاً برای توصیف افرادی به کار می رود که رفتار غیرمتعارف دارند، از قواعد پیروی نمی کنند یا علیه ساختارهای قدرت یا نهادهای رسمی مقاومت می کنند.
- این عبارت بار معنایی مثبت ( شجاعت، نوآوری ) یا منفی ( سرکشی، نافرمانی ) می تواند داشته باشد، بسته به زمینه.
- **مثال ها:**
( او همیشه با سیستم مخالفت می کند و از پیروی قوانین قدیمی خودداری می کند. )
( آثار هنرمند با به چالش کشیدن هنجارهای رایج، با سیستم مخالفت می کند. )
( جوانان اغلب برای ایجاد تغییرات اجتماعی با سیستم مخالفت می کنند. )
## معادل های فارسی
- مخالفت کردن با سیستم
- نافرمانی از قوانین
- برخلاف قواعد عمل کردن
- به چالش کشیدن ساختارهای موجود