مخالفت یا ایستادگی قوی کردن در برابر چیزی
اتخاذ یک موضع قوی در برابر یک چالش، قانون یا اقتدار
معمولاً برای توصیف اقداماتی استفاده می شود که در آن ها تلاش قابل توجهی برای مخالفت با هنجارها یا دستورات موجود وجود دارد.
... [مشاهده متن کامل]
مترادف؛ Resist، Oppose
مثال؛
The employees decided to buck against the new policy changes.
He bucked against the restrictions imposed by the administration.
The community is bucking against the proposed development plan.
اتخاذ یک موضع قوی در برابر یک چالش، قانون یا اقتدار
معمولاً برای توصیف اقداماتی استفاده می شود که در آن ها تلاش قابل توجهی برای مخالفت با هنجارها یا دستورات موجود وجود دارد.
... [مشاهده متن کامل]
مترادف؛ Resist، Oppose
مثال؛