bub

/ˈbəb//bub/

(امریکا - خودمانی) برادر، رفیق (قبل از اسم شخص به کار می رود)

جمله های نمونه

1. Hey, what do you think you're doing, bub?
[ترجمه گوگل]هی فکر میکنی داری چیکار میکنی باب؟
[ترجمه ترگمان]هی، فکر می کنی داری چی کار می کنی، رفیق؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I believe this lovely bub will provide you with much fun while lighting your life.
[ترجمه گوگل]من معتقدم که این حباب دوست داشتنی در حالی که زندگی شما را روشن می کند، سرگرمی زیادی برای شما فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]من معتقدم که این bub دوست داشتنی وقتی زندگی شما را نورپردازی می کند، بسیار لذت بخش خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Bub Gauweiler offered the agent a position but Deutsche Bank's lawyers halted the plan just days before she was to begin work, according to people familiar with the report.
[ترجمه گوگل]به گفته افراد آشنا با این گزارش، Bub Gauweiler به نماینده پیشنهاد داد اما وکلای دویچه بانک تنها چند روز قبل از شروع کار او این طرح را متوقف کردند
[ترجمه ترگمان]براساس گزارش افرادی که با این گزارش آشنا هستند، Bub Gauweiler به این نماینده موقعیت پیشنهاد کرد، اما وکلای آلمان تنها چند روز پیش از شروع کار، این طرح را متوقف کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. But bub head melon follows adult same, good be being used!
[ترجمه گوگل]اما خربزه سر حباب از بزرگسالان پیروی می کند، خوب است که مورد استفاده قرار گیرد!
[ترجمه ترگمان]اما سر bub هندوانه از یک جنس بالغ پیروی می کند، خوب است مورد استفاده قرار گیرد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. See you around, bub . It also promotes Hong Kong's image as an international business hub .
[ترجمه گوگل]می بینمت، باب همچنین تصویر هنگ کنگ را به عنوان یک مرکز تجاری بین المللی ترویج می کند
[ترجمه ترگمان]around، bub همچنین تصویر هنگ کنگ را به عنوان یک مرکز تجاری بین المللی ارتقا می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Bub and Bob are ready for a new roaring adventure!
[ترجمه گوگل]باب و باب برای یک ماجراجویی خروشان جدید آماده هستند!
[ترجمه ترگمان]باب و باب برای ماجراجویی جدید آماده هستند!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Efficacy: perfectly combined new-born flow bub with morning dew and the exquisite, sweet helichrysum, bring sweet flower scent and the feeling of elegance and noble.
[ترجمه گوگل]اثربخشی: ترکیب کاملاً حباب جریان تازه متولد شده با شبنم صبحگاهی و هلیکریزوم نفیس و شیرین، رایحه شیرین گل و احساس ظرافت و نجیب را به ارمغان می آورد
[ترجمه ترگمان]efficacy: با شبنم صبحگاهی، با شبنم صبحگاهی، عطر گل ها و احساس شکوه و جلال را به ارمغان می اورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In Vietnam he acquaints two good friends Bub and Captain Taylor.
[ترجمه گوگل]او در ویتنام با دو دوست خوب باب و کاپیتان تیلور آشنا می شود
[ترجمه ترگمان]در ویتنام، دو دوست خوب و سروان تیلور را دوست داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Method: To identify the Yulan magnolia flower bub, white peony root, chinese thorowax root in the prescription by TLC and observe the therapy effect.
[ترجمه گوگل]روش: شناسایی بوته گل ماگنولیا یولان، ریشه گل صد تومانی سفید، ریشه تورواکس چینی در نسخه توسط TLC و مشاهده اثر درمانی
[ترجمه ترگمان]روش: شناسایی گل magnolia bub، ریشه گل peony، ریشه thorowax چینی در نسخه توسط تی آل سی و مشاهده تاثیر درمان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Guest:"Bub, do you go to school?"
[ترجمه گوگل]مهمان: "باب، آیا به مدرسه می روی؟"
[ترجمه ترگمان]مهمان: \"Bub، آیا به مدرسه می روی؟\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I am a bit open-eyed: Oh, bub meeting bargain.
[ترجمه گوگل]من کمی چشم باز هستم: اوه، باب جلسه معامله
[ترجمه ترگمان] من یه ذره چشمام باز بود - اوه، ملاقات با bub -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I just call them, bub .
[ترجمه گوگل]من فقط به آنها زنگ می زنم، باب
[ترجمه ترگمان] فقط بهشون زنگ می زنم، آقا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. That may be what you do at home, but listen, bub, you don't do it here!
[ترجمه گوگل]این ممکن است همان کاری باشد که شما در خانه انجام می دهید، اما گوش کنید، حباب، شما این کار را اینجا انجام نمی دهید!
[ترجمه ترگمان]این کاری است که تو در خانه می کنی، اما گوش کن، آقا، تو این کار را اینجا نمی کنی!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. When you come here at night in winter, you will see bub lights in a small tent, and you may hear that many customers say hello to a woman.
[ترجمه گوگل]وقتی شب ها در زمستان به اینجا می آیید، چراغ های حباب را در یک چادر کوچک می بینید و ممکن است بشنوید که بسیاری از مشتریان به یک زن سلام می کنند
[ترجمه ترگمان]وقتی در زمستان به اینجا رسیدید، چراغ های bub را در یک چادر کوچک خواهید دید، و ممکن است بشنوید که بسیاری از مشتریان به یک زن سلام می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• (slang) buddy, brother, fellow; informal address to a small boy

پیشنهاد کاربران

اره توی اهنگ in da club
bub = شامپاین. نوعی مشروب الکلی
مثال
bottle full of bub
مطمعنآ معنی رفیق نمیده اینجا !!!!!
رفیق - داداش

بپرس