brutally


وحشیانه، بیرحمانه

جمله های نمونه

1. he spoke brutally and frankly
او رک و راست و با بی پردگی صحبت کرد.

2. A pro - democracy uprising was brutally suppressed.
[ترجمه گوگل]یک قیام طرفدار دموکراسی به طرز وحشیانه ای سرکوب شد
[ترجمه ترگمان]قیام طرفدار دموکراسی به طور وحشیانه سرکوب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Let's be brutally honest about this: you haven't a hope of succeeding.
[ترجمه گوگل]بیایید بی رحمانه در این مورد صادق باشیم: شما امیدی به موفقیت ندارید
[ترجمه ترگمان]بیا با خشونت در این مورد صادق باشیم: تو امیدی به موفقیت نداری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The government has brutally crushed the rebellion.
[ترجمه گوگل]دولت به طرز وحشیانه ای شورش را سرکوب کرده است
[ترجمه ترگمان]دولت به طور وحشیانه شورش را سرکوب کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. All protest is brutally repressed by the regime.
[ترجمه گوگل]همه اعتراضات به طرز وحشیانه ای توسط رژیم سرکوب می شود
[ترجمه ترگمان]همه اعتراضات به طور وحشیانه توسط رژیم سرکوب شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. If I'm brutally honest, I don't like her dress.
[ترجمه گوگل]اگر بی رحمانه صادق باشم، لباس او را دوست ندارم
[ترجمه ترگمان]اگر بی رحمانه صادق باشم، از لباسش خوشم نمی اید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They were caught on camera as they brutally attacked a man.
[ترجمه گوگل]آنها در حالی که به طرز وحشیانه ای به یک مرد حمله می کردند توسط دوربین شکار شدند
[ترجمه ترگمان]آن ها در حالی که وحشیانه به یک مرد حمله کردند، بر روی دوربین گیر کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They began by brutally persecuting the Catholic Church.
[ترجمه گوگل]آنها با آزار و اذیت وحشیانه کلیسای کاتولیک شروع کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها با بی رحمی کلیسای کاتولیک را آزار می دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She was brutally attacked by two men.
[ترجمه گوگل]او مورد حمله وحشیانه دو مرد قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]با خشونت دو مرد مورد حمله قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Thousands of civilians were brutally murdered during the civil war.
[ترجمه گوگل]هزاران غیرنظامی در جریان جنگ داخلی به طرز وحشیانه ای به قتل رسیدند
[ترجمه ترگمان]هزاران غیر نظامی به طور وحشیانه در طی جنگ داخلی به قتل رسیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. To be brutally honest/frank, you look fat in that dress.
[ترجمه گوگل]صادقانه/صادقانه بگویم، شما در آن لباس چاق به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]در این لباس، گستاخانه صادق و صادق به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The peace of the island community had been brutally violated.
[ترجمه گوگل]آرامش جامعه جزیره به طرز وحشیانه ای نقض شده بود
[ترجمه ترگمان]آرامش جامعه جزیره به طرز وحشیانه ای نقض شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The old man had been brutally attacked/murdered.
[ترجمه گوگل]پیرمرد مورد حمله وحشیانه/قتل قرار گرفته بود
[ترجمه ترگمان]پیرمرد به طرز وحشیانه به قتل رسیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She was attacked and brutally dishonored.
[ترجمه گوگل]او مورد حمله قرار گرفت و به طرز وحشیانه ای مورد بی احترامی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]او مورد حمله قرار گرفت و به طور وحشیانه مورد حمله واقع شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Their luncheon was brutally interrupted by gunfire.
[ترجمه گوگل]ناهار آنها به طرز وحشیانه ای با شلیک گلوله قطع شد
[ترجمه ترگمان]ناهار آن ها به طور وحشیانه با شلیک گلوله قطع شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• cruelly, savagely

پیشنهاد کاربران

به شدت
1. بطور وحشیانه ای. بطور فجیعی 2. بطور گزنده ای. به شیوه تلخی 3. ظالمانه. بی رحمانه 4. به شدت. به غایت. به طور حادی
مثال:
Chris had been brutally attacked
کریس بطور وحشیانه ای مورد حمله قرار گرفته بود.
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : brutalize
اسم ( noun ) : brutality / brutalism
صفت ( adjective ) : brutal / brutalist
قید ( adverb ) : brutally
ظالمانه
با خشونت
با سنگدلی
سنگدلی
ظلم و ستم
بیرحمی
خشونت
با بی رحمی، با قساوت
رک و راست - بی پرده
شدیدا