[ترجمه گوگل]او به عنوان یک کبود سیاسی شهرت دارد [ترجمه ترگمان]او به عنوان یک bruiser سیاسی شهرت دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He's an ugly bruiser - I wouldn't like to meet him down a dark alley!
[ترجمه گوگل]او یک کبود زشت است - من دوست ندارم او را در یک کوچه تاریک ملاقات کنم! [ترجمه ترگمان]!! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! ! [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He looks like a real bruiser.
[ترجمه دیوانه] او مثل یک قلچماق واقعی به نظر میرسد
|
[ترجمه گوگل]او شبیه یک کبود واقعی است [ترجمه ترگمان]!! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. And who was the bruiser who gave Kirk the big headache?
[ترجمه گوگل]و کبودی که باعث سردرد شدید کرک شد چه کسی بود؟ [ترجمه ترگمان]و کسی که bruiser را به کلیسا داد، چه کسی سردرد شدیدی به کلیسا داد؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Perhaps Bruiser joined the queue knocking at Gwen Evans's back door at some time.
[ترجمه گوگل]شاید بروزر به صفی پیوست که در پشتی گوئن ایوانز را زد [ترجمه ترگمان]شاید bruiser به صف ملحق شده بود و در مدتی به در عقبی Gwen اوانز ضربه زده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I opened the door and saw this 250-pound bruiser standing there.
[ترجمه گوگل]در را باز کردم و دیدم این کبود 250 پوندی آنجا ایستاده است [ترجمه ترگمان]من در رو باز کردم و اون bruiser رو دیدم که اونجا وایساده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The bruiser wouldn't have been promised a reward of twenty quid otherwise.
[ترجمه گوگل]در غیر این صورت به کبود کننده وعده پاداش بیست کویدی داده نمی شد [ترجمه ترگمان]The به پاداش بیست پوند قول نداده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. But the bruiser was after her, and the click-clack of her heels over the pavement kept him from losing her.
[ترجمه گوگل]اما کبودی دنبالش بود و صدای تق تق پاشنه هایش روی سنگفرش مانع از دست دادن او شد [ترجمه ترگمان]اما bruiser پشت سر او بود و صدای تق تق پاشنه پا در پیاده رو او را از دست دادن او منع می کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Probably got another bruiser after Frank.
[ترجمه گوگل]احتمالا بعد از فرانک یک کبودی دیگر پیدا کرده است [ترجمه ترگمان] احتمالا یه نفر دیگه هم بعد از \"فرانک\" داره [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The bruiser, opening the bag, jerked his head up.
[ترجمه گوگل]کبود کننده در حالی که کیسه را باز کرد، سرش را به شدت بالا برد [ترجمه ترگمان]The کیف را باز کرد و سرش را تکان داد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Nygaard styles herself as a bruiser, reluctant to leave the interior.
[ترجمه گوگل]نایگارد خود را به عنوان یک کبود نشان می دهد که تمایلی به ترک فضای داخلی ندارد [ترجمه ترگمان]نیگارد خود را به عنوان یک bruiser طراحی کرد، تمایلی به ترک داخل کشور نداشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. They call that 320 - pound bruiser " the Fridge ".
[ترجمه گوگل]آنها به آن کبود 320 پوندی "یخچال" می گویند [ترجمه ترگمان]آن ها آن را ۳۲۰ پوند (the)می نامند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The Midlands bruiser has been rejected for the third time by an ungrateful party.
[ترجمه گوگل]کبودی میدلندز برای سومین بار توسط یک طرف ناسپاس رد شد [ترجمه ترگمان]وست میدلندز برای سومین بار توسط یک حزب ناسپاس رد شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Most dogs like to chew your shoes and Bruiser liked to wear mine.
[ترجمه گوگل]بیشتر سگ ها دوست دارند کفش های شما را بجوند و بروزر دوست داشت کفش من را بپوشد [ترجمه ترگمان]بیشتر سگ ها دوست دارند shoes را بخورند و دوست دارند مال من را بپوشند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
مشت زن (اسم)
pugilist, boxer, slugger, bruiser
انگلیسی به انگلیسی
• thug, hooligan a bruiser is a big strong man, especially one who enjoys fighting; an informal word.
پیشنهاد کاربران
A bruiser is a term used to describe a physically strong and aggressive person, typically someone who is skilled in fighting or intimidating others. توصیف فردی که از نظر فیزیکی قوی و پرخاشگر است، معمولاً فردی که در مبارزه یا ارعاب دیگران مهارت دارد ... [مشاهده متن کامل]
مثال؛ The boxer was known as a bruiser, knocking out his opponents with ease. In a discussion about sports, someone might say, “That football player is a bruiser, always delivering hard hits. ” A person might use the term to describe a tough - looking individual, saying, “He may look like a bruiser, but he’s actually quite gentle. ”
قلدر. بزن بهادر. دعوایی. کسی که به دیگران زور میگوید و آنها را مسخره میکند.