فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: bruises, bruising, bruised
حالات: bruises, bruising, bruised
• (1) تعریف: to wound or damage without causing a break or rupture.
• مترادف: contuse
• مشابه: blemish, damage, discolor, hurt, injure, mar, wound
• مترادف: contuse
• مشابه: blemish, damage, discolor, hurt, injure, mar, wound
- She hit a rock when she fell and bruised her arm.
[ترجمه .] وقتی که می افتاد دستش به سنگ خورد و کبود شد.|
[ترجمه helma] وقتی که افتاد دستش به سنگ خورد و کبود شد.|
[ترجمه شان] هنگامی که داشت می افتاد، بازویش به صخره خورد، و کبود شد.|
[ترجمه گوگل] او هنگام افتادن به سنگ برخورد کرد و بازویش کبود شد[ترجمه ترگمان] وقتی افتاد و بازویش را کبود کرد به سنگی برخورد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: to hurt slightly by unkind words or acts.
• مترادف: hurt, injure, wound
• مشابه: offend
• مترادف: hurt, injure, wound
• مشابه: offend
- Her sarcasm bruised my feelings.
[ترجمه شان] لحن طعنه آمیز او، احساسات مرا جریحه دارکرد ( موجب آزردگی من شد ) .|
[ترجمه گوگل] طعنه او احساساتم را کبود کرد[ترجمه ترگمان] لحن طعنه زن احساساتم را جریحه دار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل ناگذر ( intransitive verb )
• : تعریف: to have or develop a physical bruise.
• مشابه: mark, wound
• مشابه: mark, wound
- I bruise easily.
[ترجمه شان] ( بدن من ) خیلی آسان ( سریع - راحت ) ، کبود می شود.|
[ترجمه گوگل] من راحت کبود میشم[ترجمه ترگمان] به راحتی کبود می شوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
• : تعریف: an injury in which there is no break or rupture in the skin; black-and-blue mark.
• مترادف: contusion
• مشابه: blemish, discoloration, injury, mark
• مترادف: contusion
• مشابه: blemish, discoloration, injury, mark
- The bruise was deep purple and looked very painful.
[ترجمه ذکریا] کبود رنگ بنفش عمیق داشت و بسیار دردناک به نظر می رسید|
[ترجمه شان] آسیب وارده ( به بافت بدن ) ءموجب کبودی شدیدی شده بود، و بسیار دردناک به نظر می رسید.|
[ترجمه گوگل] کبودی بنفش تیره بود و بسیار دردناک به نظر می رسید[ترجمه ترگمان] کبود بود و بسیار دردناک به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- How did you get that bruise on your leg?
[ترجمه مقلی] چرا پایت کبود شده؟|
[ترجمه شان] آن کبودی چگونه در ساق پایت ایجاد شده؟|
[ترجمه دکتر مسرور] چی شده که پایت کبوده؟!|
[ترجمه گوگل] چطور آن کبودی روی پای خود را گرفتید؟[ترجمه ترگمان] چطوری اون کبودی روی پات رو گیر آوردی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید