• : تعریف: a computer program that locates and displays Web pages; Web browser.
جمله های نمونه
1. What do you use as your default browser?
[ترجمه Z.M] شما از چه چیزی به عنوان مرور گر پیش فرضتان استفاده میکنید؟
|
[ترجمه گوگل]از چه چیزی به عنوان مرورگر پیش فرض خود استفاده می کنید؟ [ترجمه ترگمان]از چه چیزی به عنوان مرورگر پیش فرض خود استفاده می کنید؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Press the "reload" button on your web browser to refresh the site and get the most current version.
[ترجمه گوگل]دکمه "بارگذاری مجدد" را در مرورگر وب خود فشار دهید تا سایت به روز شود و جدیدترین نسخه را دریافت کنید [ترجمه ترگمان]دکمه \"بارگذاری مجدد\" را روی مرورگر وب خود فشار دهید تا وب سایت را تازه کرده و جدیدترین نسخه را به دست آورید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. A bug in the browser lets servers download a Trojan horse.
[ترجمه گوگل]یک اشکال در مرورگر به سرورها اجازه می دهد یک اسب تروجان را دانلود کنند [ترجمه ترگمان]یک اشکال در مرورگر به سرورها اجازه می دهد تا یک اسب تروجان را دانلود کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Click the "back" button on your browser.
[ترجمه گوگل]روی دکمه "بازگشت" در مرورگر خود کلیک کنید [ترجمه ترگمان]روی دکمه \"پشت\" روی مرورگر خود کلیک کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Usually, you can run a Web browser at the same time as you're editing your Web page.
[ترجمه گوگل]معمولاً همزمان با ویرایش صفحه وب خود می توانید یک مرورگر وب را اجرا کنید [ترجمه ترگمان]معمولا، شما می توانید یک مرورگر وب را همزمان با ویرایش صفحه وب خود راه اندازی کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Companies that make web browser software can purchase the Stonehand viewer and build it into their programs.
[ترجمه گوگل]شرکتهایی که نرمافزار مرورگر وب را تولید میکنند، میتوانند نمایشگر Stonehand را خریداری کرده و آن را در برنامههای خود بسازند [ترجمه ترگمان]شرکت هایی که نرم افزار مرورگر وب را می سازند می توانند ناظر Stonehand را خریداری کنند و آن را در برنامه های خود بسازند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Microsoft also gives away its own Web browser, the Internet Explorer.
[ترجمه گوگل]مایکروسافت همچنین مرورگر وب خود، اینترنت اکسپلورر را عرضه می کند [ترجمه ترگمان]مایکروسافت نیز مرورگر وب خود، اینترنت اکسپلورر را به دست می دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. My browser really is incredibly slow.
[ترجمه گوگل]مرورگر من واقعاً بسیار کند است [ترجمه ترگمان]مرورگر من واقعا به شدت کند است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Think of the browser as a train carrying you from destination to destination.
[ترجمه گوگل]مرورگر را به عنوان قطاری در نظر بگیرید که شما را از مقصد به مقصد میبرد [ترجمه ترگمان]به مرورگر به عنوان قطاری که شما را از مقصد به مقصد می برد فکر کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The first browser boxes, expected to cost about $ 300, are due in late spring.
[ترجمه گوگل]اولین جعبه های مرورگر که انتظار می رود حدود 300 دلار قیمت داشته باشند، در اواخر بهار عرضه می شوند [ترجمه ترگمان]اولین جعبه مرورگر که انتظار می رود ۳۰۰ دلار هزینه داشته باشد، در اواخر بهار قرار دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The Microsoft browser incorporates many of the features created by Netscape and adds some twists of its own in a slick package.
[ترجمه گوگل]مرورگر مایکروسافت بسیاری از ویژگی های ایجاد شده توسط نت اسکیپ را در خود جای داده است و برخی از پیچش های خود را در یک بسته نرم و صاف اضافه می کند [ترجمه ترگمان]مرورگر مایکروسافت بسیاری از ویژگی های ایجاد شده توسط نت اسکیپ را در خود جای داده و مقداری از آن را در یک بسته چرب اضافه می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The end user must have an Internet browser capable of accepting and playing the applet.
[ترجمه گوگل]کاربر نهایی باید یک مرورگر اینترنتی داشته باشد که بتواند اپلت را بپذیرد و اجرا کند [ترجمه ترگمان]کاربر نهایی باید یک مرورگر اینترنت داشته باشد که قابلیت پذیرش و پخش برنامک را داشته باشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The system has a rudimentary Internet browser, but it's very slow.
[ترجمه گوگل]این سیستم یک مرورگر اینترنتی ابتدایی دارد، اما سرعت آن بسیار کند است [ترجمه ترگمان]این سیستم یک مرورگر اینترنتی ابتدایی دارد، اما بسیار کند است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Or just make bookmarks on your browser and come back to them later.
[ترجمه گوگل]یا فقط در مرورگر خود نشانک ایجاد کنید و بعداً به آنها بازگردید [ترجمه ترگمان]یا فقط چوب الف ها را در مورد مرورگر خود قرار دهید و بعدا به آن ها مراجعه کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
کسی که جسته و گریخته میخواند (اسم)
browser
تخصصی
[کامپیوتر] مرورگر ؛ جستجو گر - مرورگر - برنامه کامپیوتری که کاربر را قادر می سازد تا اطلاعات فوق متن ( hypertext )یا صفات web بخواند . سیستمهایی که گرافیک ندارند می توانند از تسهیلات lynx استفاده کنند را در فایلها [برق و الکترونیک] مرورگر [ریاضیات] بررسی کننده
انگلیسی به انگلیسی
• program used for viewing sites on the world wide web (computers); one who leafs through, one who browses
پیشنهاد کاربران
برنامه ای که در واقع خودش یک سایت محسوب میشه و امکان وبگردی و جستجو در اینترنت را برای کاربران فراهم می کند. مثل google, google chrome
browser ( رایانه و فنّاوری اطلاعات ) واژه مصوب: مرورگر تعریف: برنامة دسترسی به رایانه های خدمات دهندة وب و نمایش محتویات بازیابی شدة آنها
علوم دامی: برگ خور
Explorer
مرورگر
در درس خواندن بازیگوشی کردن
ویب جو، ویب یاب ( در علوم کامپیوتر و اینترنت )
( در علوم کامپیوتر و اینترنت ) ویب جو، ویب یاب
گشت زن؛ کسیکه بجای خرید واقعی ویترین ها و اجناس را نگاه میکند؛ تعریف دیکشنری کمبریج: a person who is looking at goods for sale in a store or on the internet but who may not intend to buy anything