brownie

/ˈbraʊni//ˈbraʊni/

معنی: یکجور دوربین عکاسی، یکنوع نان شیرینی میوهدار
معانی دیگر: (مردم باور) جن قهوه ای فام که به مردم کمک می کند، (b بزرگ) عضو گروه پیشاهنگی دختران بین شش و هشت ساله (عنوان کامل: brownie girl scouts)، دختر پیشاهنگ هشت ساله تایازده ساله

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a small, mythical fairy, esp. one who secretly does household work at night.

(2) تعریف: a small square of chocolate cake, usu. rich and chewy and containing nuts.

(3) تعریف: (cap.) a member of the junior division of the Girl Scouts.

جمله های نمونه

1. They're just trying to score brownie points with politicians.
[ترجمه گوگل]آنها فقط در تلاش هستند تا با سیاستمداران امتیازی به دست آورند
[ترجمه ترگمان]آن ها فقط سعی داشتند یک کیک شکلاتی را با سیاستمداران امتحان کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I thought I could score some brownie points with my mother-in-law by offering to cook dinner.
[ترجمه گوگل]فکر می‌کردم با پیشنهاد پختن شام می‌توانم با مادرشوهرم امتیازهای قهوه‌ای به دست بیاورم
[ترجمه ترگمان]من فکر می کردم که می توانم با پیشنهاد غذا دادن به آشپز با مادر زنم کمی شیرینی بگیرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She's just trying to win brownie points with the boss.
[ترجمه گوگل]او فقط سعی می کند با رئیس امتیازات قهوه ای را به دست آورد
[ترجمه ترگمان]اون فقط داره سعی می کنه با رئیس امتیاز بگیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I'm not doing it just to get brownie points.
[ترجمه گوگل]من این کار را فقط برای به دست آوردن امتیاز قهوه ای انجام نمی دهم
[ترجمه ترگمان]من این کار رو فقط برای گرفتن امتیاز brownie انجام نمیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Unless there are political brownie points from on high it is most unlikely you will receive assistance.
[ترجمه گوگل]بعید به نظر می رسد که شما کمک دریافت کنید، مگر اینکه نقاط قوت سیاسی از بالا وجود داشته باشد
[ترجمه ترگمان]اگر یک نوع brownie سیاسی وجود داشته باشد، بعید است که شما کمک دریافت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Mary's Brownie training had helped to make and keep her wide awake, and her swift action saved her.
[ترجمه گوگل]آموزش براونی مری به بیدار نگه داشتن او کمک کرده بود و اقدام سریع او او را نجات داد
[ترجمه ترگمان]آموزش عملی مری، به او کمک کرده بود تا او را بیدار نگه دارد، و این حرکت سریع او را نجات داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A Brownie is organised and cares for cleanliness.
[ترجمه گوگل]یک براونی سازماندهی شده است و به تمیزی اهمیت می دهد
[ترجمه ترگمان]یک Brownie سازمان دهی شده و به تمیزی اهمیت می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Turning swiftly, she saw at once that the Brownie was on the forbidden side of the fence.
[ترجمه گوگل]به سرعت چرخید، بلافاصله دید که براونی در سمت ممنوعه حصار است
[ترجمه ترگمان]وقتی به سرعت برگشت، فورا متوجه شد که the در سمت ممنوع حصار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Or it could be the Brownie whose egg is in the best condition.
[ترجمه گوگل]یا می تواند براونی باشد که تخم مرغش در بهترین شرایط است
[ترجمه ترگمان]یا شاید این \"Brownie\" - ه که تخم طلایی در بهترین شرایط باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A Brownie is always full of joy.
[ترجمه گوگل]یک براونی همیشه پر از شادی است
[ترجمه ترگمان]یه خونه - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The blindfolded Brownie points to some one and asks them to make a noise.
[ترجمه گوگل]براونی چشم بسته به یکی اشاره می کند و از آنها می خواهد که سر و صدا کنند
[ترجمه ترگمان]The blindfolded به برخی اشاره می کند و از آن ها می خواهد که صدایی ایجاد کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. When a brownie adopts a house he happily takes responsibility for many household tasks, which he performs at night.
[ترجمه گوگل]وقتی یک قهوه‌ای خانه‌ای را پذیرفت، با خوشحالی مسئولیت بسیاری از کارهای خانه را بر عهده می‌گیرد که در شب انجام می‌دهد
[ترجمه ترگمان]وقتی یک brownie یک خانه را می پذیرد، با خوشحالی مسئولیت بسیاری از کاره ای خانه را که شب ها انجام می دهد، بر عهده می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She wouldn't be a real Brownie if she flew home and left them stranded out on the snowy woods.
[ترجمه گوگل]اگر به خانه پرواز می کرد و آنها را در جنگل های برفی رها می کرد، یک براونی واقعی نمی شد
[ترجمه ترگمان]اگر او به خانه باز می گشت و آن ها را در میان جنگل برف به حال خود رها نمی کرد، او یک خانه واقعی نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. There was no doubt at all that every Brownie there was determined to think hard and hunt hard for a new Pack Meeting place.
[ترجمه گوگل]هیچ شکی وجود نداشت که هر براونی در آنجا مصمم بود به سختی فکر کند و سخت برای یک مکان جدید Pack Meeting شکار کند
[ترجمه ترگمان]هیچ شکی وجود نداشت که هر یک از Brownie در آنجا مصمم بود به سختی فکر کند و برای یک قبیله جدید به سختی شکار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

یک جور دوربین عکاسی (اسم)
brownie

یک نوع نان شیرینی میوه دار (اسم)
brownie

انگلیسی به انگلیسی

• good imp, good leprechaun; junior member of the girl scouts; type of baked chocolate snack
a brownie or a brownie guide is a girl who is a member of the brownie guides, the junior branch of the girl guides association. brownies are encouraged to be disciplined and to learn practical skills. they are usually between seven an
if you earn yourself brownie points, you do something helpful or clever and you get praise or credit for it; an informal expression.
a brownie is also a small flat chocolate cake with nuts in it.

پیشنهاد کاربران

۱ _ کیک شکلاتی
a square shaped flat cake that is made with chocolate and occasionally nuts
۲ _ نوعی پری یا هوبگوبلین در فرهنگ اسکاتلندی و انگلیسی که گفته می شود در خانه ها زندگی می کند و در ازای هدایای کوچک یا پذیرایی های کوچک به کارهای اطراف خانه کمک می کند
...
[مشاهده متن کامل]

a type of fairy or hobgoblin in Scottish and English folklore, who is said to inhabit households and aid in tasks around the house in exchange for small gifts or treats
3. a junior Girl Scout

brownie
Brownie point : امتیاز مثبت
Brownie points : امتیازات مثبت
If i get a car for my girlfriend ,
I'll get brownie points for being the best boyfriend ever : اگر برای دوست دخترم ماشین بخرم ، من امتیازات مثبتی برای بهترین دوست پسر خواهم گرفت
در بعضی فیلم ها: به پلیس ترافیک یا پلیس راهنمایی و رانندگی میگن brownie
شیرینی میوه دار
Apple brownie
پای سیب
شیرینی
عضو گروه پیشاهنگی دختران خردسال / دختر پیشاهنگ شش و هشت ساله/ عضو سازمان تربیتی مخصوص ( پیشاهنگی ) دختر بچه ها
مثال:
Oh, sarah, it’s pictures of me when i was brownie
اُه سارا، این عکسهای من، مال وقتی ست که پیشاهنگ بودم.


Self‐Presentation in Sport and Exercise
James A. Dimmock, Timothy C. Howle, and Ben Jackson
The University of Western Australia, Perth, Australia

In describing humans’ inherent social orientation, John Donne ( 1975 ) wrote that “no man is an island. ” Our ori - entation toward social interactions and group function - ing is adaptive—it provides opportunities to manage threats, to create and exchange resources, to procreate, and to receive nurturance and care—and availability of these social and material outcomes hinges largely on how others perceive us. In this light, it is understandable that people often care about, and might attempt to control, the impressions that others make of them. Self‐ presentation, or impression management, refers to the processes by which people monitor and control how they are perceived and evaluated by others ( Goffman, 1959; Leary, Tchividjian, & Kraxberger, 1994; Schlenker, 1980 ) . Usually, the images people try to convey are not “false - hoods”; that is, people typically attempt to create images that are consistent with how they see themselves ( Martin Ginis, Lindwall, & Prapavessis, 2007 ) . Put differently, self‐presentation typically involves the selective presen - tation of particular self‐relevant information and the selective nondisclosure of other information, rather than attempts to convey false images ( Martin Ginis et al. ,
...
[مشاهده متن کامل]

2007 ) . Acts of self‐presentation are pervasive ( Leary, Nezleck et al. , 1994 ) ; in fact, some argue that there are few social situations in which people can afford to com - pletely ignore or disregard others’ evaluations of them ( Leary, 1995 ) . Perhaps due to the potency and prevalence of self‐presentation as a tactic in social intercourse, research in this area has been prolific for decades. Self‐ presentation motives and behaviors have been studied in domains as varied as social media use ( e. g. , Fox & Rooney,

کیک شکلاتی ( خوشمزه و با عشق )
I made a cake of chocolate with love and Stress for my love
من یک کیک شکلاتی را با عشق و استرس برای عشقم پختم
کیک شکلاتی ( به شکل تخت و کلفت )
معنی گرفته شده از دیکشنری آنلاین Longman :
a thick flat chocolate cake
میوه ای

بپرس