1. The boss browbeat me into taking on all this extra work.
[ترجمه گوگل]رئیس من را زیر پا گذاشت تا این همه کار اضافی را انجام دهم
[ترجمه ترگمان]رئیس به من گفت که این همه کار اضافی رو انجام بدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. They browbeat him into signing the document.
[ترجمه گوگل]آنها او را برای امضای سند مورد ضرب و شتم قرار دادند
[ترجمه ترگمان]آن ها او را وادار کردند تا سند را امضا کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The judge browbeat the witness.
4. She was determined to browbeat everyone into believing her.
[ترجمه گوگل]او مصمم بود که همه را باور کند
[ترجمه ترگمان]او مصمم بود که همه را وادار کند که او را باور کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The police could not browbeat him into confessing.
[ترجمه گوگل]پلیس نتوانست او را با ضرب و شتم اعتراف کند
[ترجمه ترگمان]پلیس نمی توانست او را به اعتراف وادارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. We shall never allow our police to browbeat prisoners into admitting their guilt.
[ترجمه گوگل]ما هرگز اجازه نخواهیم داد که پلیس ما با ضرب و شتم زندانیان به گناه خود اعتراف کند
[ترجمه ترگمان]ما هرگز اجازه نخواهیم داد که پلیس ما زندانی ها را وادار کند که به گناه خود اعتراف کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Clausen has been known to browbeat witnesses.
[ترجمه گوگل]کلاوزن به شهود کتک کاری معروف است
[ترجمه ترگمان]Clausen شناخته شده است که شاهدها را احضار کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He browbeat her into agreeing.
[ترجمه گوگل]او با ضرب و شتم او را تایید کرد
[ترجمه ترگمان]او را وادار کرد که موافقت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Hence, the commander had to beg, cajole, and browbeat authorities of three nations to get what he needed.
[ترجمه گوگل]از این رو، فرمانده مجبور بود برای به دست آوردن آنچه مورد نیازش بود، التماس کند، ناسزا بگوید و از مقامات سه کشور کتک بزند
[ترجمه ترگمان]از این رو، فرمانده ناچار بود از مقامات سه کشور خواهش کند که آنچه را که نیاز داشت به دست آورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. But she wasn't going to let him browbeat her.
[ترجمه گوگل]اما او به او اجازه نمی داد او را کتک بزند
[ترجمه ترگمان]اما او اجازه نمی داد که او را کتک بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The only way was to browbeat them.
[ترجمه گوگل]تنها راه این بود که آنها را کتک بزنیم
[ترجمه ترگمان]تنها راه این بود که به آن ها تشر بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Inactive one side is, unemployment browbeats merely no longer manufacturing company, and also browbeat high - tech domain.
[ترجمه گوگل]یک طرف غیرفعال این است که بیکاری دیگر صرفاً شرکت تولید کننده نیست، و همچنین دامنه فناوری پیشرفته را از بین می برد
[ترجمه ترگمان]غیرفعال که از یک سو غیرفعال است، بیکاری صرفا یک شرکت تولیدی نیست و دارای دامنه فن آوری بالا نیز می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. They jostled, browbeat, and threatened one another, but they did not come to actual hostilities.
[ترجمه گوگل]آنها تکان خوردند، همدیگر را کتک زدند، و یکدیگر را تهدید کردند، اما به خصومت واقعی نرسیدند
[ترجمه ترگمان]آن ها به یکدیگر تنه می زدند و به یکدیگر تنه می زدند و یکدیگر را تهدید می کردند، اما به خصومت واقعی نرسیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. But just look at how they browbeat the IMF into giving favourable assessments of their economies.
[ترجمه گوگل]اما فقط به این نگاه کنید که چگونه آنها صندوق بین المللی پول را برای ارزیابی مطلوب از اقتصاد خود شکست دادند
[ترجمه ترگمان]اما تنها به این نگاه کنید که چگونه صندوق بین المللی پول را به ارزیابی های مناسب از اقتصاد آن ها سوق می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. In 2008 China reportedly browbeat ExxonMobil and BP into stopping exploration in Vietnamese waters.
[ترجمه گوگل]گزارش شده است که در سال 2008 چین اکسون موبیل و بریتیش پترولیوم را برای توقف اکتشاف در آب های ویتنام شکست داد
[ترجمه ترگمان]در سال ۲۰۰۸، چین به browbeat ExxonMobil و BP در توقف اکتشاف در آبه ای ویتنام گزارش داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید