brooklet

/ˈbrʊklɪt//ˈbrʊklɪt/

معنی: جوی کوچک
معانی دیگر: جوی، نهر کوچک

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a small brook.
مشابه: creek

جمله های نمونه

1. We always played in the brooklet when we were in the childhood.
[ترجمه گوگل]ما همیشه در دوران کودکی در بروکلت بازی می کردیم
[ترجمه ترگمان]ما همیشه وقتی در کودکی بودیم بازی می کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. There is limpid brooklet in front of my hometown.
[ترجمه گوگل]جلوی زادگاه من یک بروکسل زلال وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در مقابل وطن من brooklet صاف و limpid وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Ma Yun wants brooklet of Jiang trickling sluggishly to collect the sea.
[ترجمه گوگل]ما یون از بروکسل جیانگ می خواهد که به آرامی چکه می کند تا دریا را جمع کند
[ترجمه ترگمان]مادر yun آب جویبار جوشان را می خواهد و به کندی از دریا بیرون می زند تا دریا را جمع کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. There is a brooklet near my house.
[ترجمه گوگل]نزدیک خانه من یک بروکسل است
[ترجمه ترگمان]اینجا یک جویبار کوچک نزدیک خانه من هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The brooklet came from the mountain.
[ترجمه گوگل]بروکلت از کوه آمد
[ترجمه ترگمان]جوی آب از کوه بیرون آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I think the brooklet is the most beautiful place where I spent my childhood there.
[ترجمه گوگل]فکر می کنم بروکلت زیباترین جایی است که کودکی ام را آنجا گذراندم
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم آب جویبار زیباترین جایی است که در آن دوران کودکی را در آنجا گذراندم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. There is a beautiful brooklet in my hometown.
[ترجمه گوگل]در شهر من یک بروکسل زیبا وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در شهر من یک brooklet زیبا وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I sit down along a brooklet with a booklet in hand.
[ترجمه گوگل]با دفترچه ای در دست کنار یک بروشک می نشینم
[ترجمه ترگمان]من در کنار نهر کوچکی نشستم که یک کتاب در دست داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Beautiful waters so blue and so clear, beautiful sound of the surges we hear, beautiful brooklet, its ripples so sweet, beautiful flowers that bloom at our feet.
[ترجمه گوگل]آبهای زیبا، آبی و زلال، صدای زیبای موج‌هایی که می‌شنویم، بروکسل زیبا، موج‌های آن بسیار شیرین، گل‌های زیبا که در پای ما می‌شکفند
[ترجمه ترگمان]آب های زیبایی آن قدر آبی و شفاف و شفاف است که ما می شنویم، جوی زیبا، امواج زیبا، موجی از گل های زیبا و زیبا که در پای ما جوانه می زنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جوی کوچک (اسم)
rivulet, rill, brooklet

انگلیسی به انگلیسی

• small brook, rivulet, creek

پیشنهاد کاربران