bronco

/ˈbrɑːŋkoʊ//ˈbrɒŋkəʊ/

معنی: توسن، اسب کوچک رام نشده
معانی دیگر: (بیشتر در باختر ایالات متحده) اسب یا کره اسب وحشی یا نیمه رام، اسب سوغان گیری نشده

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: broncos
• : تعریف: a wild or semi-tamed horse or pony of western North America.

جمله های نمونه

1. a bucking bronco
اسب نیمه وحشی و جفتک پران

2. This wild bronco bucked its rider in just ten seconds.
[ترجمه گوگل]این برونکوی وحشی سوارکار خود را تنها در ده ثانیه شکست داد
[ترجمه ترگمان]این برانکو وحشی در عرض ده ثانیه سوار بر اسب سوار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It is like riding a bucking bronco.
[ترجمه گوگل]این مانند سوار شدن بر یک برونکو است
[ترجمه ترگمان]انگار سوار برانکو شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In 1966 Ford introduced its first Bronco model, a bare-bones brute that has achieved collector status.
[ترجمه گوگل]در سال 1966، فورد اولین مدل Bronco خود را معرفی کرد، یک خودروی بی‌حساب که به وضعیت کلکسیونر دست یافته است
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۶۶ فورد اولین مدل Bronco را معرفی کرد که یک حیوان وحشی استخوان است که به وضعیت collector دست یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Buyers of the Ford Bronco utility vehicle will be entitled to a $ 000 rebate.
[ترجمه گوگل]خریداران خودروی کاربردی فورد برانکو مستحق 000 دلار تخفیف خواهند بود
[ترجمه ترگمان]خرید وسایل نقلیه متعلق به اتومبیل \"فورد\" به مبلغ ۵۰۰۰ دلار تخفیف داده خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Buster broke broncos. Buster was a bronco buster.
[ترجمه گوگل]باستر برونکوس را شکست باستر یک برانکو باستر بود
[ترجمه ترگمان]باستر broncos شده باستر سگ bronco بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It was like a spirited bronco (semi-wild horse) but it was great.
[ترجمه گوگل]مثل یک برانکو (اسب نیمه وحشی) با روحیه بود اما عالی بود
[ترجمه ترگمان]مثل یه برانکو شاد بود (نیمه وحشی)ولی عالی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Or Deadwood Dick, a South Dakota bronco buster and Indian fighter who was such a great marksman, he could choose a feather in an Indian headdress and knock it out with one shot at full gallop.
[ترجمه گوگل]یا ددوود دیک، برونکو شکار داکوتای جنوبی و جنگنده هندی که تیرانداز بزرگی بود، می‌توانست پری را در روسری هندی انتخاب کند و با یک شلیک با تاخت کامل آن را از بین ببرد
[ترجمه ترگمان]یا دیک دیک در داکوتای جنوبی، a جنوبی، fighter جنوبی که چنان تیرانداز ماهری بود، می توانست یک پر را با سر و کله سرخ پوست انتخاب کند و با یک تیر به چهار نعل آن را بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This bronco bucked its rider in just ten seconds.
[ترجمه گوگل]این برونک سوارکار خود را تنها در ده ثانیه شکست داد
[ترجمه ترگمان]این برانکو در عرض ده ثانیه سوار بر اسب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Bronco riders perform in the famous Calgary Stampede rodeo events ( top right ).
[ترجمه گوگل]سواران Bronco در رویدادهای رودئو معروف Calgary Stampede (بالا سمت راست) اجرا می کنند
[ترجمه ترگمان]riders سوار در مراسم رودیو در کالگری معروف (راست راست)کار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Aniston bought her brother Bronco car for Christmas, and he cried.
[ترجمه گوگل]آنیستون برای کریسمس ماشین برادرش برونکو خرید و او گریه کرد
[ترجمه ترگمان]Aniston برای کریسمس برای برادرش ماشین برانکو خرید و اون گریه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. But evolution can be harnessed a bronco to carry us where we can't go by ourselves.
[ترجمه گوگل]اما می توان فرگشت را مهار کرد تا ما را به جایی برساند که خودمان نمی توانیم برویم
[ترجمه ترگمان]اما تکامل می تواند یک برانکو را مهار کند تا ما را به جایی ببرد که ما نمی توانیم خودمان به آن برسیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The bronco spilt his rider.
[ترجمه گوگل]برونک سوارش را ریخت
[ترجمه ترگمان]برانکو سوار بر اسب نشست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Boyle said Santos' southbound minivan slid into the northbound lane, where it collided with a Ford Bronco.
[ترجمه گوگل]بویل گفت که مینی ون سانتوس به سمت جنوب به سمت شمال سر خورد و در آنجا با یک فورد برانکو برخورد کرد
[ترجمه ترگمان]بویل به طرف خیابان northbound رفت، جایی که با ماشین فورد برخورد کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

توسن (اسم)
bronco, steed

اسب کوچک رام نشده (اسم)
bronco

انگلیسی به انگلیسی

• wild horse of the western united states

پیشنهاد کاربران