bronchus

/ˈbrɒŋkəs//ˈbrɒŋkəs/

معنی: نایژه، نایچه
معانی دیگر: (کالبدشناسی) نایژه، برونش (هریک از دو شاخه ی نای)، یکی از انشعابات فرعی نای یاقصبه الریه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: bronchi
• : تعریف: either of the two main branches into which the windpipe divides and which leads into a lung.

جمله های نمونه

1. Development through to L5 takes place in the alveoli and bronchi, and the adults migrate to the trachea.
[ترجمه گوگل]رشد تا L5 در آلوئول ها و برونش ها صورت می گیرد و بزرگسالان به سمت نای مهاجرت می کنند
[ترجمه ترگمان]توسعه در the و bronchi اتفاق می افتد و بزرگسالان به نای منتقل می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Copulation occurs around day seven in the trachea or bronchi after which the female grows rapidly.
[ترجمه گوگل]جفت گیری در حدود روز هفتم در نای یا برونش اتفاق می افتد و پس از آن ماده به سرعت رشد می کند
[ترجمه ترگمان]Copulation در حدود ۷ روز در نای یا bronchi رخ می دهد که پس از آن ماده به سرعت رشد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Larvae then travel via the bronchi, trachea and oesophagus to the gut.
[ترجمه گوگل]سپس لاروها از طریق برونش، نای و مری به روده می روند
[ترجمه ترگمان]سپس larvae از طریق the، نای و مری به شکم سفر می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Their location in the trachea and bronchi and their size are diagnostic.
[ترجمه گوگل]محل آنها در نای و برونش و اندازه آنها تشخیصی است
[ترجمه ترگمان]موقعیت آن ها در نای و bronchi و اندازه آن ها تشخیصی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Bronchiole -- Small branch of the bronchus that carries air to and from the alveoli.
[ترجمه گوگل]برونشیول - شاخه کوچکی از برونش که هوا را به آلوئول ها و از آن ها می برد
[ترجمه ترگمان]Bronchiole - - شاخه کوچکی از the که هوا را حمل می کند و از آلوئولی جریان می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The bronchi were supplied by the branch of bronchus coming from the common carotid artery.
[ترجمه گوگل]نایژه ها توسط شاخه ای از برونش که از شریان کاروتید مشترک می آید تامین می شود
[ترجمه ترگمان]کونتس by که از سرخرگ کاروتید وارد شده بود by را تامین می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Fiberoptic bronchoscopy revealed an endobronchial tumor with stenotic bronchus .
[ترجمه گوگل]برونکوسکوپی فیبراپتیک تومور درون برونشیال با برونش تنگی را نشان داد
[ترجمه ترگمان]bronchoscopy Fiberoptic یک تومور endobronchial را با stenotic bronchus نشون داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Occasionally the tiny vascular opacity abutting a bronchus is a bronchial, rather than a pulmonary, artery.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات تیرگی عروقی کوچکی که در مجاورت برونش قرار دارد، یک شریان برونش است و نه ریوی
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات vascular، abutting کوچک، کمی بیشتر از یک ریوی است، یک شریان ریوی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Conclusion Primary benign tumors of trachea and bronchus were infrequent and clinical symptoms were dormant and characterless . More attention should be paid to for avoiding misdiagnosis.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری تومورهای خوش خیم اولیه نای و برونش نادر و علائم بالینی خفته و بدون شخصیت بودند برای جلوگیری از تشخیص اشتباه باید توجه بیشتری شود
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری تومورهای خوش خیم اولیه نای و bronchus نادر بودند و علایم بالینی dormant و characterless بودند برای اجتناب از misdiagnosis باید توجه بیشتری مبذول گردد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The bronchus arterial embolization is a safe and efficient method to patient with severe hemoptysis, it can be preferred method to inefficacious patients treated with conservative treatment.
[ترجمه گوگل]آمبولیزاسیون شریان برونش روشی ایمن و کارآمد برای بیماران مبتلا به هموپتیزی شدید است و می توان آن را به بیماران ناکارآمد که با درمان محافظه کارانه درمان می شوند ترجیح داد
[ترجمه ترگمان]شریانی بودن شریانی یک روش ایمن و موثر برای بیماران مبتلا به hemoptysis شدید است، این روش می تواند روش ارجح تری برای درمان بیماران با رفتار محافظه کارانه باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He died at the age of 69 of an unrelated squamous cell carcinoma of the bronchus.
[ترجمه گوگل]او در سن 69 سالگی بر اثر سرطان سلول سنگفرشی نایژه نامربوط درگذشت
[ترجمه ترگمان]او در سن ۶۹ سالگی در اثر carcinoma سلولی unrelated در the درگذشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This showed a conical hard object lodged firmly in her right intermediate bronchus, granular tissue, and purulent secretions.
[ترجمه گوگل]این یک جسم سخت مخروطی شکل را نشان داد که محکم در برونش میانی راست، بافت دانه‌ای و ترشحات چرکی او قرار گرفته بود
[ترجمه ترگمان]این امر یک جسم سخت مخروطی را نشان می داد که به طور محکم در ناحیه راست میانی، بافت دانه ای، و ترشحات پوستی پوشانده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Objective: To summarize the clinical experiences of anesthesia for traumatic rupture of the bronchus.
[ترجمه گوگل]هدف: خلاصه ای از تجربیات بالینی بیهوشی برای پارگی تروماتیک برونش
[ترجمه ترگمان]هدف: خلاصه تجربیات بالینی بی هوشی برای گسیختگی ضربه مغزی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It is used tablet and injection etc, and curing cancer, leucopenia disease, chronic tracheitis of bronchus asthma and panting mould, bacillary dysentery and enteritis etc.
[ترجمه گوگل]از قرص و تزریق و غیره استفاده می شود و برای درمان سرطان، بیماری لکوپنی، نای مزمن آسم برونش و کپک نفس کشیدن، اسهال خونی باسیلی و آنتریت و غیره استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]آلوئه ورا به عنوان قرص و تزریق و غیره به کار می رود و درمان سرطان، بیماری leucopenia، tracheitis مزمن آسم bronchus و کپک زدن به نفس، اسهال خونی و enteritis را مورد استفاده قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نایژه (اسم)
bronchus

نایچه (اسم)
bronchus, flageolet

انگلیسی به انگلیسی

• any of the main air passages of the lungs (anatomy)

پیشنهاد کاربران

✅ واژه ( با جداسازی اجزاء تشکیل دهنده ) : bronchus ✅ تلفظ واژه: BRONG - kus ✅ معادل کاربردی، فارسی و توضیح واژه: نایژه، برنش: هریک از دوراه هوایی بزرگ ریه ها ✅ اجزاء و عناصر واژه ( ریشه، پیشوند یا پسوند ) در پزشکی : bronch/o, bronchi/o
[پزشکی] نایژه، برنش: هریک از دوراه هوایی بزرگ ریه ها
اعضای داخلی بدن انسان:
spinal cord ( سپاینِل کُرد ) : نخاع
uvula ( یوویِلا ) : زبان کوچک
pharynx ( فَرینکس ) : حلق
tonsil ( تانسل ) : لوزه
larynx ( لَرینکس ) : حنجره
...
[مشاهده متن کامل]

gullet/ oesophagus/ esophagus ( ایسافِگِس ) : مری
pancreas ( پَنکریِس ) : پانکراس
windpipe / trachea ( ویندپایپ/ترِیکیا ) : نای
bronchus ( برانکِس ) : نایچه /نایژه
bile duct ( بایل داکت ) : مجرای صفرا
gallbladder ( گال بلَدِر ) کیسه صفرا
bladder مثانه
duodenum ( دواِدینِم ) : اثنا عشر/دوازدهه
large intestine : روده بزرگ
small intestine : روده کوچک
abdomen ( اَبدِمِن ) : شکم
ventricle ( وِنتریکِل ) : بطن
parotid gland ( پِراتید گلَند ) : غده بناگوشی
spleen ( سپلین ) : طحال
liver ( لیوِر ) : کبد
stomach ( ستامِک ) : معده
appendix ( اِپِندیکس ) : آپاندیس

bronchus ( پزشکی )
واژه مصوب: نایژه
تعریف: گذرگاه هوایی شش ها، پس از نای، که دیوارۀ آن دارای غضروف و غده‏های مخاطی است |||* مصوب فرهنگستان اول
نایژه

بپرس