bromide

/ˈbroʊmaɪd//ˈbrəʊmaɪd/

معنی: برمور، اظهار یا بیان مبتذل
معانی دیگر: (ترکیب برم با عنصر یا بنیان دیگری مانند نقره یا متیل) برمید، حرف پیش پا افتاده، مهمل، مبتذل، واژه یا عبارتی که در اثر کثرت استعمال اثر خود را از دست داده است، (شیمی)، برمید پتاسیم (kbr - که مسکن است)، نمک الی یامعدنی اسید هیدروبرمیک

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a compound consisting of bromine and at least one other element.

(2) تعریف: potassium bromide, sometimes used as a sedative.

(3) تعریف: a bland or trite remark or idea.
مشابه: cliche, commonplace, platitude

- "It's probably for the best" is just one of those bromides people spout on occasions like this.
[ترجمه گوگل] "احتمالا برای بهترین است" تنها یکی از آن برمیدهایی است که مردم در مواردی مانند این بیرون می ریزند
[ترجمه ترگمان] \" این احتمالا تنها یکی از افرادی است که در چنین موقعیت هایی فوران می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(4) تعریف: (informal) a boring person.

جمله های نمونه

1. silver bromide
برمید نقره

2. He took a/some bromide to calm his nerves.
[ترجمه گوگل]او مقداری برومید مصرف کرد تا اعصابش آرام شود
[ترجمه ترگمان]او برای آرام کردن اعصاب خود، کمی نقره تهیه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. After electrophoresis the gels were stained with ethidium bromide and photographed.
[ترجمه گوگل]پس از الکتروفورز ژل ها با اتیدیوم بروماید رنگ آمیزی شدند و از آنها عکسبرداری شد
[ترجمه ترگمان]پس از الکتروفورز ژل، آغشته به متیل آمونیوم برومید و photographed شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The results were viewed after ethidium bromide staining.
[ترجمه گوگل]نتایج پس از رنگ آمیزی اتیدیوم بروماید مشاهده شد
[ترجمه ترگمان]نتایج پس از رنگ آمیزی ethidium متیل آمونیوم مشاهده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Pancuronium bromide will be added next, completely paralyzing his muscles.
[ترجمه گوگل]پانکورونیوم بروماید در مرحله بعدی اضافه می شود و ماهیچه های او را کاملا فلج می کند
[ترجمه ترگمان]برمید پتاسیم بعدا اضافه خواهد شد و به طور کامل ماهیچه های خود را فلج می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Bromide a photographic print made on bromide paper.
[ترجمه گوگل]برمید یک چاپ عکاسی ساخته شده بر روی کاغذ برمید
[ترجمه ترگمان]Bromide یک چاپ عکاسی است که بر روی کاغذ برمید به وجود آمده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In the experiments, methyl bromide was generated by the reaction of the mixture of hydrobromic acid and methanol on HZSM-5 catalyst.
[ترجمه گوگل]در آزمایش‌ها، متیل برومید از واکنش مخلوط هیدروبرومیک اسید و متانول روی کاتالیزور HZSM-5 تولید شد
[ترجمه ترگمان]در آزمایش ها، متیل آمونیوم با واکنش مخلوطی از اسید hydrobromic و متانول در کاتالیزگر HZSM - ۵ تولید شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In DMF tetraethyl ammonium bromide(TEAB) media, the reduction of irisquinone was two successive single electron processes without the chemical reaction of the free radical semiquinone.
[ترجمه گوگل]در محیط DMF تترا اتیل آمونیوم بروماید (TEAB)، کاهش ایریسکوینون دو فرآیند تک الکترونی متوالی بدون واکنش شیمیایی نیمه کینون رادیکال آزاد بود
[ترجمه ترگمان]در DMF tetraethyl ammonium (TEAB)، کاهش of دو فرآیند تک الکترون متوالی بدون واکنش شیمیایی of رادیکال آزاد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Then, it was verified with hydrocarbon bromide that pyridyl was grafted on the surface of microsphere prepared in methanol by precipitation polymerization.
[ترجمه گوگل]سپس با هیدروکربن برومید تایید شد که پیریدیل بر روی سطح میکروسفر تهیه شده در متانول با پلیمریزاسیون رسوبی پیوند زده شده است
[ترجمه ترگمان]پس از آن، با برمید هیدروکربن تایید شد که pyridyl به سطح of تهیه شده در متانول با پلیمریزاسیون بارش پیوند خورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. By measuring the pressure, saturated solution of potassium bromide bromine absorption method, the smell test and other methods, the mixture can be identified more quickly.
[ترجمه گوگل]با اندازه گیری فشار، محلول اشباع برومید پتاسیم روش جذب برم، تست بو و روش های دیگر، مخلوط را می توان با سرعت بیشتری شناسایی کرد
[ترجمه ترگمان]با اندازه گیری فشار، محلول اشباع شده از پتاسیم برمید پتاسیم برمید پتاسیم، تست بوی و روش های دیگر، مخلوط را می توان به سرعت شناسایی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In this process NBS was Instead of thionyl bromide as a Bromide reagents.
[ترجمه گوگل]در این فرآیند NBS به جای تیونیل بروماید به عنوان یک معرف برمید بود
[ترجمه ترگمان]در این فرآیند NBS به جای متیل آمونیوم برومید بعنوان یک reagents Bromide بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Ethidium bromide (EB) is commonly used as a fluorescent probe of B-DNA. The mechanism is the intercalation of EB into DNA base pairs to form a stable complex.
[ترجمه گوگل]اتیدیوم بروماید (EB) معمولا به عنوان یک پروب فلورسنت B-DNA استفاده می شود مکانیسم این است که EB در جفت بازهای DNA برای تشکیل یک کمپلکس پایدار است
[ترجمه ترگمان]برمید پتاسیم (EB)معمولا به عنوان یک کاوشگر فلورسنت از B - DNA استفاده می شود این مکانیزم بین لایه ای از EB ها به جفت باز DNA برای تشکیل یک مجتمع پایدار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Cetyltrimethylammonium bromide is used as a titrant and a fluoroborate ion-selective electrode as an indicator electrode.
[ترجمه گوگل]ستیل تری متیل آمونیوم برومید به عنوان یک تیترانت و یک الکترود انتخاب کننده یون فلوئوروبورات به عنوان الکترود نشانگر استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]متیل آمونیوم برومید بعنوان یک الکترود titrant و یک الکترود fluoroborate - انتخابی به عنوان یک الکترود شاخص استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The software was developed for lithium bromide absorption heat pump system, two regression methods were studied in LiBr-H2O properties model to solve crystallization accuracy of regression curve.
[ترجمه گوگل]نرم افزار برای سیستم پمپ حرارتی جذب لیتیوم برومید توسعه داده شد، دو روش رگرسیون در مدل خواص LiBr-H2O برای حل دقت تبلور منحنی رگرسیون مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]نرم افزار برای استفاده از سیستم پمپ حرارتی absorption - H توسعه داده شد، دو روش رگرسیون در مدل خواص LiBr - H مورد مطالعه قرار گرفت تا دقت crystallization منحنی رگرسیون را حل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

برمور (اسم)
bromide

اظهار یا بیان مبتذل (اسم)
bromide

انگلیسی به انگلیسی

• compound of bromine that was formerly used as a sedative (chemistry); trite and uncreative remark or hackneyed notion; cliché; ordinary person; boring person (slang)
a bromide is a drug which you take to calm you down quickly when you are unhappy or worried.
a bromide is also a comment which is intended to calm someone down when they are angry, but which has been expressed so often that it has become boring and meaningless; a formal use.

پیشنهاد کاربران

حرف سطحی
حرف پیش پا افتاده
آدم خسته کننده
( منبع: فرهنگ معاصر هزاره )
شعار مبتذل
The art - for - art bromides
شعار مبتذلِ "هنر برای هنر"

بپرس