قطع کردن
جداشدن - ترک کردن
جدا شده
For example: psychology broke away from philosophy and physiology and emerged a separate discipline over 100 years ago.
روان شناسی در صدسال گذشته از فلسفه و فیزیولوژی جدا شده و به عنوان یک رشته ی علمی جداگانه بروز پیدا کرده است.
روان شناسی در صدسال گذشته از فلسفه و فیزیولوژی جدا شده و به عنوان یک رشته ی علمی جداگانه بروز پیدا کرده است.