broiled

جمله های نمونه

1. meat broiled over charcoal
گوشت کباب شده روی زغال

2. chicken kebab, broiled chicken
جوجه کباب

پیشنهاد کاربران

کباب کردن
barbecue, roast, broil, grid
سرخ کردن
fry, saute, rose, roast, make red, ruddy

کباب شده سرخ شده

کبابی

بپرس