brogan

/ˈbroɡən//ˈbroɡən/

معنی: پوتین، چکمه، کفش، چکمه سنگین پاشنهدار، لهجه محلی، کفش خشن و سنگین
معانی دیگر: کفش سنگین کار (که تا بالای قوزک پا می رسد)، brogue : پوتین

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a stout, ankle-high work shoe.

جمله های نمونه

1. That includes shapeless leather brogans, and replicas of Springfield rifles and other firearms of the day.
[ترجمه گوگل]این شامل براگان های چرمی بی شکل، و کپی تفنگ های اسپرینگفیلد و دیگر سلاح های گرم روز است
[ترجمه ترگمان]این شامل چرم ورنی، و replicas های اسپرینگفیلد و دیگر سلاح های گرم روز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Their townsfolk sneered at the Maclean chiefs' rawhide brogans and bare knees, kilted tartans and dyed linens.
[ترجمه گوگل]مردم شهرشان به پوست خام و زانوهای برهنه سران مکلین، تارتان‌های کیسه‌دار و کتانی‌های رنگ‌زده سران مکلین تمسخر می‌کردند
[ترجمه ترگمان]اهالی شهر از روسای Maclean rawhide که دامن لخت و زانوهای برهنه بودند، دامن اسکاتلندی پوشیده از پارچه های شطرنجی و زیرپوش مورد تمسخر قرار می دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. No, No, fuck you, Montgomery Brogan, You had it all, and you threw it away, you dumb fuck!
[ترجمه گوگل]نه، نه، لعنت به تو، مونتگومری بروگان، تو همه چیز را داشتی و دور انداختی، لعنتی گنگ!
[ترجمه ترگمان]نه، نه، لعنت به تو \"مونت brogan\"، تو همه چیز رو داشتی و تو انداختیش دور، مرتیکه احمق
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Followers/fans in outposts – Chris Brogan talked about using outposts in his social media strategy.
[ترجمه گوگل]دنبال کنندگان / طرفداران در پست ها - کریس بروگان در مورد استفاده از پست ها در استراتژی رسانه های اجتماعی خود صحبت کرد
[ترجمه ترگمان]هواداران و هواداران در پاسگاه های مرزی - کریس Brogan در مورد استفاده از پاسگاه های مرزی در استراتژی رسانه های اجتماعی خود سخن گفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Max Brogan: about it:Why did so many risk so much to cross our boundaries.
[ترجمه گوگل]مکس بروگان: در مورد آن: چرا این همه ریسک کردند تا از مرزهای ما عبور کنند
[ترجمه ترگمان]Max Brogan: در مورد آن: چرا این همه خطر برای عبور از مرزه ای ما وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Eminent blogger Chris Brogan wrote an excellent article on why he works in bookstores and coffee shops most often.
[ترجمه گوگل]وبلاگ نویس برجسته کریس بروگان مقاله ای عالی در مورد اینکه چرا اغلب در کتابفروشی ها و کافی شاپ ها کار می کند نوشت
[ترجمه ترگمان]وبلاگ نویس برجسته کریس Brogan یک مقاله عالی درباره این که چرا او اغلب در کتابفروشی ها و مغازه های قهوه کار می کند، نوشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Chris Brogan, for example, was given a $500 gift card to KMart in exchange for writing about the store.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، کریس بروگان، در ازای نوشتن در مورد فروشگاه، یک کارت هدیه 500 دلاری به KMart داده شد
[ترجمه ترگمان]برای مثال، کریس Brogan یک کارت هدیه ۵۰۰ دلاری به KMart در ازای نوشتن در مورد فروشگاه داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. No. No. Fuck you, Montgomery Brogan.
[ترجمه گوگل]نه نه لعنت به تو، مونتگومری بروگان
[ترجمه ترگمان] نه، نه گاییدمت \"مونت brogan\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Mistakes and stumbles happen and as Chris Brogan recommends you need to apologize and learn.
[ترجمه گوگل]اشتباهات و اشتباهات اتفاق می افتد و همانطور که کریس بروگان توصیه می کند باید عذرخواهی کنید و یاد بگیرید
[ترجمه ترگمان]اشتباه ات و سکندری خوردن اتفاق می افتد و همانطور که کریس Brogan توصیه می کند که شما باید معذرت خواهی کنید و یاد بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Chris Brogan, the social media guy, has a great solution.
[ترجمه گوگل]کریس بروگان، مرد رسانه های اجتماعی، یک راه حل عالی دارد
[ترجمه ترگمان]کریس Brogan، مرد رسانه اجتماعی، راه حل خوبی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Max Brogan:Think about it:Why did so many risk so much to cross our boundaries.
[ترجمه گوگل]مکس بروگان: فکرش را بکنید: چرا این همه ریسک کردند تا از مرزهای ما عبور کنند
[ترجمه ترگمان]مکس Brogan: در مورد آن فکر کنید: چرا این همه خطر برای عبور از مرزه ای ما وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Brogan stresses the importance of setting clear and reasonable objectives from the outset.
[ترجمه گوگل]بروگان بر اهمیت تعیین اهداف روشن و معقول از همان ابتدا تأکید می کند
[ترجمه ترگمان]Brogan بر اهمیت تعیین اهداف روشن و منطقی از ابتدا تاکید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. "Personalize each email," says Chris Brogan, president of New Marketing Labs, a social-media consulting firm.
[ترجمه گوگل]کریس بروگان، رئیس New Marketing Labs، یک شرکت مشاوره رسانه های اجتماعی، می گوید: «هر ایمیل را شخصی کنید
[ترجمه ترگمان]کریس Brogan، رئیس آزمایشگاه جدید بازاریابی، یک شرکت مشاوره اجتماعی - رسانه ای می گوید: \" Personalize هر ایمیل را تایید کنید \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. American actress Kerry Berry Brogan hit the red carpet at the 10th Shanghai International Film Festival, adding to the dynamic mix of local and international stars at the festival.
[ترجمه گوگل]کری بری بروگان هنرپیشه آمریکایی دهمین جشنواره بین‌المللی فیلم شانگهای را روی فرش قرمز گذاشت و به ترکیب پویای ستارگان داخلی و بین‌المللی در این جشنواره افزود
[ترجمه ترگمان]هنرپیشه آمریکایی، کری بری Brogan در دهمین جشنواره بین المللی فیلم شانگهای به فرش قرمز برخورد کرد و به ترکیب پویای ستارگان محلی و بین المللی در این جشنواره اضافه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پوتین (اسم)
boot, boots, brogan, brogue

چکمه (اسم)
brogan, brogue

کفش (اسم)
brogan, brogue, footwear, shoe, sneakers, footgear

چکمه سنگین پاشنهدار (اسم)
brogan, brogue

لهجه محلی (اسم)
brogan, brogue, patois, patter

کفش خشن و سنگین (اسم)
brogan, brogue

انگلیسی به انگلیسی

• crude shoe, rough shoe

پیشنهاد کاربران