broccoli

/ˈbrɑːkəli//ˈbrɒkəli/

معنی: کلم بروکلی، نوعی گل کلم
معانی دیگر: (گیاه شناسی) براکلی (brassica oleracea از خانواده ی crucifer)، برزنی، کلم سیاه، کلم ایتالیایی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a cultivated subspecies of the cabbage, or the green flower buds and flowering stalk of this plant used for food.

جمله های نمونه

1. She grew all the broccoli plants from seed.
[ترجمه .....] آن خانم / دختر بروکلی ها را کاشت . چون اول کلمه she داشت که به معنا دختر است
|
[ترجمه گوگل]او تمام گیاهان بروکلی را از دانه رشد داد
[ترجمه ترگمان]او تمام گیاهان بروکلی را از دانه کاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Eat up your broccoli. It's good for you.
[ترجمه امیررضا] بروکلی خوردن برای تو خوب است
|
[ترجمه MN] تا ته بروکلیتو را بخور. برات خوبه.
|
[ترجمه گوگل]کلم بروکلی خود را بخورید برای شما خوب است
[ترجمه ترگمان] بروکلی بخور برای تو خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Divide the broccoli into florets and wash them thoroughly.
[ترجمه سارا] بروکلی را به قسمتهای گل مانند قسمت بالای سرشان تقسیم کنید و آنهارا خوب بشویید
|
[ترجمه گوگل]کلم بروکلی ها را به صورت گلچه تقسیم کرده و آنها را کاملا بشویید
[ترجمه ترگمان]بروکلی را به florets تقسیم کنید و آن ها را کاملا بشویید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Add salmon. 7 Serve with fresh asparagus or broccoli for colour contrast.
[ترجمه گوگل]سالمون را اضافه کنید 7 برای تضاد رنگ با مارچوبه تازه یا کلم بروکلی سرو کنید
[ترجمه ترگمان]ماهی قزل آلا را اضافه کنید ۷ غذا را با مارچوبه و یا بروکلی برای کنتراست رنگی سرو کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. No, it's not a typo, but a broccoli and asparagus hybrid.
[ترجمه گوگل]نه، اشتباه تایپی نیست، بلکه ترکیبی از کلم بروکلی و مارچوبه است
[ترجمه ترگمان]نه، این یه اشتباه تایپی نیست ولی بروکلی و مارچوبه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Do you want me to steam the broccoli?
[ترجمه گوگل]میخوای بروکلی رو بخارپز کنم؟
[ترجمه ترگمان]می خوای بروکلی رو بخار کنم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Give me some more broccoli.
[ترجمه گوگل]کمی بروکلی دیگر به من بدهید
[ترجمه ترگمان] یکم بروکلی بهم بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Carrots, spinach, kale, broccoli and sweet potatoes are among foods rich in beta carotene.
[ترجمه گوگل]هویج، اسفناج، کلم پیچ، کلم بروکلی و سیب زمینی شیرین از جمله غذاهای غنی از بتاکاروتن هستند
[ترجمه ترگمان]Carrots، اسفناج، کلم پیچ، بروکلی و سیب زمینی شیرین از جمله غذاهایی هستند که carotene بتا غنی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Drain sweetcorn and broccoli and transfer all ingredients to the salad bowl.
[ترجمه گوگل]ذرت شیرین و کلم بروکلی را آبکش کنید و همه مواد را به کاسه سالاد منتقل کنید
[ترجمه ترگمان]کلم بروکلی و بروکلی را تخلیه کرده و تمام مواد را به کاسه سالاد انتقال دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. And the brilliant green broccoli, cooked al dente and cut into small pieces, makes eating with chopsticks manageable.
[ترجمه گوگل]و کلم بروکلی سبز درخشان که آل دنته پخته شده و به قطعات کوچک بریده شده است، غذا خوردن با چاپستیک ها را قابل کنترل می کند
[ترجمه ترگمان]و کلم بروکلی سبز، پخته شده و تکه تکه شده و به تکه های کوچک برش می خورد و با چوب غذاخوری چوب خورده غذا می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The broccoli that no one in the South had learned to cook, only to boil?
[ترجمه گوگل]کلم بروکلی که هیچ کس در جنوب پختن آن را یاد نگرفته بود، فقط برای جوشاندن؟
[ترجمه ترگمان]بروکلی که هیچ کس در جنوب یاد نگرفته بود آشپزی کند، فقط برای boil؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Steam the carrots and broccoli for 8 minutes.
[ترجمه نسترن کربلای باقری] هویج و کلم بروکلی را به مدت۸دقیه بحار دهید.
|
[ترجمه گوگل]هویج و کلم بروکلی را به مدت 8 دقیقه بخارپز کنید
[ترجمه ترگمان]هویج و گل کلم را به مدت ۸ دقیقه بخار کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Think skinny asparagus spears with broccoli tops.
[ترجمه گوگل]به نیزه های لاغر مارچوبه با رویه کلم بروکلی فکر کنید
[ترجمه ترگمان]فکر کن asparagus لاغر با tops بروکلی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Do you like broccoli?
[ترجمه گوگل]آیا کلم بروکلی دوست دارید؟
[ترجمه ترگمان]بروکلی دوست داری؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Heat margarine in a pan. Add bacon, carrots, broccoli and peas.
[ترجمه گوگل]مارگارین را در تابه گرم کنید بیکن، هویج، کلم بروکلی و نخود فرنگی را اضافه کنید
[ترجمه ترگمان]در یک ماهی تابه کره نباتی بو جود می آورد گوشت، هویج، بروکلی و نخود را اضافه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کلم بروکلی (اسم)
broccoli

نوعی گل کلم (اسم)
broccoli

انگلیسی به انگلیسی

• type of green vegetable which resembles cauliflower
broccoli is a vegetable with green stalks and green or purple flower buds.

پیشنهاد کاربران

This term is a playful and humorous way to refer to marijuana. The comparison is made between the appearance of marijuana buds and the florets of a broccoli plant.
اصطلاح شوخ طبعانه و طنز برای اشاره به ماری جوانا. در اینجا، مقایسه بین ظاهر دانه های ماری جوانا و گلچه های یک گیاه کلم بروکلی انجام می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

“Let’s go cook up some broccoli. ”
In a discussion about the different names for marijuana, someone might mention, “Have you heard it called broccoli before?”
A person discussing the stigma around marijuana use might argue, “Calling it broccoli helps to normalize its consumption and reduce negative stereotypes. ”

منابع• https://fluentslang.com/slang-for-narcotics/
broccoli = کلم بروکلی 🥦
broccoli
اسامی سبزیجات به انگلیسی:
asparagus = مارچوبه
bell pepper ( American ) / pepper ( British ) / sweet pepper ( both Am & Br ) = فلفل دلمه ای 🫑
chilli ( British ) / chili ( American ) = فلفل تند 🌶 ( که یا قرمز است یا سبز ولی تند است )
...
[مشاهده متن کامل]

cabbage = کلم
broccoli = کلم بروکلی 🥦
cauliflower = گل کلم
Brussels sprouts = کلم بروکسل، کلم فندقی
celery = کرفس
lettuce = کاهو 🥬
leek = تره فرنگی
chives = تره
basil = ریحان
dill = شوید
cress = شاهی، ترتیزک
coriander = گشنیز
mushroom = قارچ
onion = پیاز 🧅
spring onion ( British ) / scallion ( American ) / green onion ( American ) = پیازچه
garlic = سیر 🧄
shallot = نوعی پیاز کوچک
pea = نخود فرنگی
pumpkin = کدو تنبل 🎃
spinach = اسفناج
thyme = آویشن
fennel = رازیانه، بادیان
parsley = جعفری
mint = نعنا
green bean ( British ) / French bean ( British ) / runner bean / string bean = لوبیا سبز
turnip = شلغم
oregano = پونه کوهی
sage = مریم گلی
radish = تربچه
tarragon = ترخون
beetroot ( British ) / beet ( American ) = چغندر
zucchini ( American ) / courgette ( British ) = کدو سبز
okra = بامیه ( نوعی گیاه )
eggplant ( American ) / aubergine ( British ) = بادنجان 🍆
sweet potato = سیب زمینی شیرین
yam = سیب زمینی هندی
corn on the cob = بلال کامل 🌽
parsnip = هویج وحشی
broad bean ( British ) / fava bean ( American ) = باقلا

کلم. کلم بروکلی. کلم سیاه . یک نوع سبزیجات
کلم. کلم برکلی. کلم سیاه
یه نوع سیزیجات
کلم بروکلی
بروکلی

بپرس