اسم ( noun )
مشتقات: Broadwayite (n.)
مشتقات: Broadwayite (n.)
• (1) تعریف: a major north-south New York City street, part of which is the core of the theater district in midtown.
- There are a lot of theaters on either side of Broadway.
[ترجمه گوگل] تعداد زیادی تئاتر در دو طرف برادوی وجود دارد
[ترجمه ترگمان] در هر دو طرف برادوی، تئاترهای زیادی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] در هر دو طرف برادوی، تئاترهای زیادی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: this street as representing the theater district of New York City, or considered as a symbol of the center or apex of the U.S. theater industry.
- His new play is opening on Broadway next week.
[ترجمه گوگل] نمایشنامه جدید او هفته آینده در برادوی افتتاح می شود
[ترجمه ترگمان] بازی جدید او هفته آینده در برادوی آغاز می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] بازی جدید او هفته آینده در برادوی آغاز می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- She was a star on Broadway before she went into films.
[ترجمه گوگل] او قبل از اینکه وارد سینما شود در برادوی ستاره بود
[ترجمه ترگمان] قبل از اینکه فیلم ببینه یه ستاره توی \"برادوی\" بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] قبل از اینکه فیلم ببینه یه ستاره توی \"برادوی\" بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Every American stage actor has a dream of making it to Broadway.
[ترجمه گوگل] هر بازیگر آمریکایی رویای رسیدن به برادوی را دارد
[ترجمه ترگمان] هر بازیگر صحنه آمریکایی رویای ساخت آن به برادوی را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] هر بازیگر صحنه آمریکایی رویای ساخت آن به برادوی را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید