1. The helicopter hovered above them bristling with machine guns.
[ترجمه گوگل]هلیکوپتر با مسلسل بالای سر آنها معلق بود
[ترجمه ترگمان]هلیکوپتر بالای سر آن ها با مسلسل پر شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هلیکوپتر بالای سر آن ها با مسلسل پر شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. John pushed back his chair, bristling with rage.
[ترجمه گوگل]جان صندلی خود را به عقب هل داد، در حالی که از عصبانیت بریده می شد
[ترجمه ترگمان]جان صندلیش را به عقب هل داد، از شدت خشم سیخ شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]جان صندلیش را به عقب هل داد، از شدت خشم سیخ شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Off steps a brusque and bristling figure, carrying a kitbag and casual in a crew-neck sweater.
[ترجمه گوگل]از پلهها بیرون میآید، چهرهای بیتفاوت و پر زرق و برق، با یک کیف دستی و معمولی با یک ژاکت یقه خدمه
[ترجمه ترگمان]با گام های بلند و راست، هیکلی درشت و راست، با یک ژاکت مردانه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با گام های بلند و راست، هیکلی درشت و راست، با یک ژاکت مردانه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. As usual they were lavishly equipped, bristling with the latest electronic gear, and kept in immaculate condition.
[ترجمه گوگل]طبق معمول آنها بسیار تجهیز شده بودند، با جدیدترین تجهیزات الکترونیکی تجهیز شده بودند و در شرایط بی عیب و نقص نگهداری می شدند
[ترجمه ترگمان]طبق معمول، آن ها در حالی که با آخرین لوازم الکترونیکی bristling شده بودند، به شدت تجهیز شده بودند و با وضع بی عیب و نقص نگهداری می شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]طبق معمول، آن ها در حالی که با آخرین لوازم الکترونیکی bristling شده بودند، به شدت تجهیز شده بودند و با وضع بی عیب و نقص نگهداری می شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Do I hear you bristling with disapproval?
[ترجمه گوگل]آیا می شنوم که شما با نارضایتی می پرید؟
[ترجمه ترگمان]صدات رو می شنوم که از مخالفت سیخ شده؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]صدات رو می شنوم که از مخالفت سیخ شده؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Bristling with energy, he made his case with a palpable if restrained anger.
[ترجمه گوگل]او که پرانرژی شده بود، با خشم محسوسی که اگر مهار شده بود، مطرح کرد
[ترجمه ترگمان]پس از آن که از شدت انرژی خود را جمع و جور کرد، خود را با خشمی آشکار ساخت که خشم را مهار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پس از آن که از شدت انرژی خود را جمع و جور کرد، خود را با خشمی آشکار ساخت که خشم را مهار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The Carrera 4 is bristling with revolutionary ideas.
[ترجمه گوگل]Carrera 4 سرشار از ایده های انقلابی است
[ترجمه ترگمان]The ۴ دارای ایده های انقلابی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]The ۴ دارای ایده های انقلابی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The little office was fairly bristling with tension and expectation.
[ترجمه گوگل]دفتر کوچک نسبتاً پر از تنش و انتظار بود
[ترجمه ترگمان]دفتر کوچک از شدت تنش و انتظار راست ایستاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دفتر کوچک از شدت تنش و انتظار راست ایستاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Advancing on a narrow front, the bristling schiltrons threw their opponents into confusion on such unfamiliar, unstable ground.
[ترجمه گوگل]با پیشروی در یک جبهه باریک، شیلترون های پرزرق و برق مخالفان خود را در چنین زمین ناآشنا و ناپایدار به سردرگمی انداختند
[ترجمه ترگمان]بر یک جبهه باریک جلو می روم، schiltrons راست bristling، opponents خود را به صورت این زمین ناآشنا و ناپایدار دور انداخته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بر یک جبهه باریک جلو می روم، schiltrons راست bristling، opponents خود را به صورت این زمین ناآشنا و ناپایدار دور انداخته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. All this bristling weaponry was aimed at a line of about forty men standing against the wall.
[ترجمه گوگل]تمام این تسلیحات پرزدار به سمت صفی از حدود چهل نفر که در مقابل دیوار ایستاده بودند، نشانه رفته بود
[ترجمه ترگمان]تمام این سلاح ها راست و راست در حدود چهل نفر ایستاده بودند که در مقابل دیوار ایستاده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تمام این سلاح ها راست و راست در حدود چهل نفر ایستاده بودند که در مقابل دیوار ایستاده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. A good picture, any picture, has to be bristling with razor blades. Pablo Picasso
[ترجمه گوگل]یک عکس خوب، هر عکسی، باید با تیغهای تیغ باشد پابلو پیکاسو
[ترجمه ترگمان]یک تصویر خوب، هر عکس، باید با تیغه تیغ سیخ شود پابلو پیکاسو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک تصویر خوب، هر عکس، باید با تیغه تیغ سیخ شود پابلو پیکاسو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. These bats are like miniature spy planes, bristling with sophisticated instrumentation.
[ترجمه گوگل]این خفاش ها مانند هواپیماهای جاسوسی مینیاتوری هستند که با ابزار دقیقی پر می شوند
[ترجمه ترگمان]این خفاش ها مثل هواپیماهای جاسوسی مینیاتوری هستند که با آهنگ پیچیده سیخ شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این خفاش ها مثل هواپیماهای جاسوسی مینیاتوری هستند که با آهنگ پیچیده سیخ شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Blake's composing and playing are, perhaps ironically, bristling with life.
[ترجمه گوگل]آهنگسازی و نوازندگی بلیک، شاید از قضا، سرشار از زندگی است
[ترجمه ترگمان]آهنگ ساختن و بازی (بلیک)، شاید به طور طعنه آمیز، با زندگی سیخ شده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آهنگ ساختن و بازی (بلیک)، شاید به طور طعنه آمیز، با زندگی سیخ شده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Crew-cut Jay, bristling with rage.
[ترجمه گوگل]جِی با بریدگی خدمه، که از خشم پریده است
[ترجمه ترگمان]جی جی جی جی از خشم سیخ شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]جی جی جی جی از خشم سیخ شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید