bris


رجوع شود به: brith milah

جمله های نمونه

1. He falls asleep sometimes, slumped in the chair, a hand curled bri the broadloom rug.
[ترجمه گوگل]او گاهی خوابش می برد، روی صندلی خمیده، دستی روی فرش پهن شده است
[ترجمه ترگمان]گاهی به خواب می رود، روی صندلی ولو شده و دستش را روی فرش broadloom خم کرده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Then she remembered Kev's little bundle of newspaper cuttings, and she turned to Bri with a kiss.
[ترجمه گوگل]سپس به یاد بسته کوچک برش های روزنامه کیو افتاد و با یک بوس به سمت بری برگشت
[ترجمه ترگمان]سپس بسته کوچک روزنامه ای را به یاد آورد و با بوسه ای به طرف برایان رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. When I tried I found I couldn't, but Bri took pity on me and we spent hours playing cards.
[ترجمه گوگل]وقتی تلاش کردم متوجه شدم که نمی‌توانم، اما بری به من رحم کرد و ساعت‌ها به بازی ورق پرداختیم
[ترجمه ترگمان]وقتی سعی کردم متوجه شدم که نمی توانم، اما برایان به من رحم کرد و ساعت ها ورق بازی کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Polly the tea-lady was also going out - with Bri, the long-distance lorry driver, and their friends Len and Betty.
[ترجمه گوگل]پولی بانوی چای هم داشت بیرون می رفت - با بری، راننده کامیون راه دور، و دوستانشان لن و بتی
[ترجمه ترگمان]خاله جان پولی هم با bri، راننده کامیون دراز مدت و دوستانشان، لن و بتی بیرون می رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. During the bris, the baby boy is circumcised.
[ترجمه دکتر یاسر] در این مهمانی ( Bris ) یک پسر بچه ختنه می شود
|
[ترجمه گوگل]در طول برس، نوزاد پسر ختنه می شود
[ترجمه ترگمان]در طول the، پسر بچه ختنه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• jewish ceremony of circumcision

پیشنهاد کاربران

مراسم و مهمانیی که بعلت ختنه کردن یک پسر بچه در بین یهودیان برگزار میشود.

بپرس