1. She's always bringing up her health problems.
[ترجمه گوگل]او همیشه مشکلات سلامتی خود را مطرح می کند
[ترجمه ترگمان]او همیشه مشکلات سلامتیش را مطرح می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او همیشه مشکلات سلامتیش را مطرح می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. I was bringing up my three children as a single parent.
[ترجمه گوگل]من سه فرزندم را به عنوان یک پدر و مادر مجرد بزرگ می کردم
[ترجمه ترگمان] من سه تا بچه رو به عنوان یه پدر مجرد جمع می کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] من سه تا بچه رو به عنوان یه پدر مجرد جمع می کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. It was amazing how my mother coped with bringing up three children on less than three pounds a week.
[ترجمه مریم] شگفت آور بود که چگونه مادرم با کمتر از دویست پوند درهفته از عهده ی بزرگ کردن سه بچه برآمد|
[ترجمه گوگل]شگفت انگیز بود که چگونه مادرم با تربیت سه فرزند با کمتر از سه پوند در هفته کنار آمد[ترجمه ترگمان]شگفت انگیز بود که چگونه مادرم با آوردن سه بچه در هفته کم تر از سه پوند در هفته از عهده آن برمی آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. They face a myriad of problems bringing up children.
[ترجمه گوگل]آنها در تربیت فرزندان با مشکلات بی شماری روبرو هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها با هزاران مشکل بزرگ کردن کودکان مواجه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها با هزاران مشکل بزرگ کردن کودکان مواجه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. I really felt for her, bringing up her children alone.
[ترجمه گوگل]من واقعاً به او احساس علاقه داشتم و فرزندانش را به تنهایی بزرگ میکردم
[ترجمه ترگمان]من واقعا دلم برای او می سوخت و بچه هایش را تنها می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من واقعا دلم برای او می سوخت و بچه هایش را تنها می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. It's no joke bringing up a child on your own.
[ترجمه گوگل]تربیت فرزند به تنهایی شوخی نیست
[ترجمه ترگمان]این شوخی نیست که یه بچه رو با خودت میاری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این شوخی نیست که یه بچه رو با خودت میاری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Bringing up a baby is undeniably hard work.
[ترجمه گوگل]بزرگ کردن نوزاد کار انکارناپذیر سختی است
[ترجمه ترگمان]آوردن یک نوزاد بدون شک کار سخت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آوردن یک نوزاد بدون شک کار سخت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Bringing up a family when you are unemployed is no picnic.
[ترجمه گوگل]تشکیل خانواده در زمان بیکاری پیک نیک نیست
[ترجمه ترگمان]آوردن یک خانواده زمانی که بی کار هستید پیک نیک نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آوردن یک خانواده زمانی که بی کار هستید پیک نیک نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. They have a laissez-faire approach to bringing up their children .
[ترجمه گوگل]آنها برای تربیت فرزندان خود رویکردی آزاد دارند
[ترجمه ترگمان]آن ها یک رویکرد هم کاری اقتصادی برای تربیت فرزندان خود دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها یک رویکرد هم کاری اقتصادی برای تربیت فرزندان خود دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. It's hard bringing up children alone.
[ترجمه گوگل]بزرگ کردن کودکان به تنهایی سخت است
[ترجمه ترگمان]آوردن بچه به تنهایی سخته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آوردن بچه به تنهایی سخته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. She faces the herculean task of bringing up four children single-handedly.
[ترجمه گوگل]او با وظیفه بزرگی روبرو است که چهار فرزند را به تنهایی بزرگ کند
[ترجمه ترگمان]او با این کار دشوار می تواند هر چهار بچه را از خود دور کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او با این کار دشوار می تواند هر چهار بچه را از خود دور کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. She has successfully combined a career and bringing up a family.
[ترجمه گوگل]او با موفقیت شغل و تشکیل خانواده را ترکیب کرده است
[ترجمه ترگمان]او با موفقیت شغلی را ترکیب کرده و یک خانواده را بزرگ کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او با موفقیت شغلی را ترکیب کرده و یک خانواده را بزرگ کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Bringing up six children is no picnic!
[ترجمه گوگل]بزرگ کردن شش فرزند پیک نیک نیست!
[ترجمه ترگمان]آوردن شش تا بچه دیگه پیک نیک نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آوردن شش تا بچه دیگه پیک نیک نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. She writes about the joys and heartaches of bringing up children.
[ترجمه گوگل]او از شادی ها و دردهای تربیت فرزندان می نویسد
[ترجمه ترگمان]درباره شادی ها و heartaches آوردن بچه ها می نویسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]درباره شادی ها و heartaches آوردن بچه ها می نویسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Bringing up a child alone should give you a sense of achievement.
[ترجمه گوگل]بزرگ کردن کودک به تنهایی باید به شما احساس موفقیت بدهد
[ترجمه ترگمان]آوردن یک کودک به تنهایی باید یک حس موفقیت به شما بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آوردن یک کودک به تنهایی باید یک حس موفقیت به شما بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید