به طور کامل شکست دادن یا چیره کردن ( کسی )
ژنرال عهد کرد که دشمن را به زانو در خواهد آورد. اغلب به صورت مجازی استفاده می شود
bring someone/something to its knees به زانو در آوردن، وادار به تسلیم کردن، تضعیف کردن
And brought the global economy to its knees. اقتصاد جهانی رو به زانو درآورد ( بشدت تضعیف و داغون کرد )
And brought the global economy to its knees. اقتصاد جهانی رو به زانو درآورد ( بشدت تضعیف و داغون کرد )
تضعیف کردن