bring to justice
پای حساب کشیدن، حسابرسی کردن، سرزنش کردن، 1- (از اغما یا بیهوشی) در آوردن، به هوش آوردن 2- احیا کردن، جان بخشیدن، نیرودادن، محاکمه و تنبیه کردن، دادرسی کردن و جزا دادن
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
از کسی حساب پس کشیدن
به دادگاه کشاندن
پای میز محاکمه کشاندن
پای میز محاکمه کشاندن
کسی را به سزای اعمالش رساندن