bring through

جمله های نمونه

1. You will bring through the highest level of information.
[ترجمه گوگل]شما بالاترین سطح اطلاعات را به ارمغان خواهید آورد
[ترجمه ترگمان]شما بالاترین سطح اطلاعات را خواهید آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. You can bring through pies and cakes, though cranberry sauce, jams, gravy, and other liquid or jellied foods are restricted to 4 ounces.
[ترجمه گوگل]می توانید از پای و کیک بیاورید، اگرچه سس کرن بری، مربا، سس و سایر غذاهای مایع یا ژله ای به 4 اونس محدود شده است
[ترجمه ترگمان]شما می توانید از طریق کیک و کیک، با وجود سس قره قاط، مربا، آبگوشت، و دیگر غذاهای مایع یا jellied به ۴ اونس محدود شوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I still think he'll bring through the youngsters if they're good enough, so I don't think it would affect Arsene Wenger.
[ترجمه گوگل]من هنوز فکر می کنم که اگر جوانان به اندازه کافی خوب باشند، او را از میان خواهد برد، بنابراین فکر نمی کنم این روی آرسن ونگر تأثیر بگذارد
[ترجمه ترگمان]من هنوز فکر می کنم که اگر به اندازه کافی خوب باشند، این جوان ها را خواهد آورد، پس فکر نمی کنم روی Arsene Wenger اثر بگذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It has benefits like because when you bring through young players, they develop a spirit together.
[ترجمه گوگل]این مزایایی دارد مانند این که وقتی بازیکنان جوان را وارد می کنید، روحیه آنها در کنار هم رشد می کند
[ترجمه ترگمان]این مساله مزایایی دارد چون وقتی بازیکنان جوان را جذب می کنید، آن ها یک روح را با هم ایجاد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It is for this reason that we have co-agreed with Mila to bring through this series of articles.
[ترجمه گوگل]به همین دلیل است که ما با میلا به توافق رسیده ایم تا این سری از مقالات را ارائه دهیم
[ترجمه ترگمان]به همین دلیل است که با \"میلا\" موافقت کردیم که این مجموعه مقالات را به همراه داشته باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Her mother was an out of control channel that would bring through some of the most vicious of entities that would batter Mila emotionally and physically.
[ترجمه گوگل]مادرش کانالی خارج از کنترل بود که می‌توانست برخی از شرورترین موجوداتی را که میلا را از نظر احساسی و فیزیکی مورد ضرب و شتم قرار می‌دهند، وارد کند
[ترجمه ترگمان]مادرش یک کانال کنترل بود که برخی از most of را که از نظر عاطفی و فیزیکی از دست خواهند داد را از بین می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. From another point of view, auto consumption credit, can bring through the large assests merchandis's, and improve the management benefit.
[ترجمه گوگل]از نقطه نظر دیگر، اعتبار مصرف خودرو، می تواند از طریق دارایی های بزرگ کالاها را به ارمغان بیاورد و سود مدیریت را بهبود بخشد
[ترجمه ترگمان]از نقطه نظر دیگر، میزان مصرف خودرو می تواند از طریق assests merchandis بزرگ ایجاد شود و سود مدیریت را بهبود بخشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. For soul is unique and has a unique expression to bring through each and every ascending human.
[ترجمه گوگل]زیرا روح منحصر به فرد است و بیانی منحصر به فرد برای هر انسان صعود کننده دارد
[ترجمه ترگمان]برای روح یگانه است و بیانی منحصر به فرد دارد که هر انسان صعودی را از طریق هر انسانی بالا می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I don't identify with the priests yet I honor them for they bring through what they were taught and what they feel is the right thing.
[ترجمه گوگل]من با کشیشان همذات پنداری نمی‌کنم، اما به آنها احترام می‌گذارم، زیرا آنها آنچه را که به آنها آموزش داده شده است و آنچه را که احساس می‌کنند کار درستی است، انجام می‌دهند
[ترجمه ترگمان]من با کشیش ها identify، اما به آن ها احترام می گذارم، چون آن ها چیزهایی را که به آن ها یاد داده می شود و آنچه که آن ها احساس می کنند، چیز درست است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. If God brings you to it - He will bring through it.
[ترجمه گوگل]اگر خدا تو را به آن برساند - از آن عبور خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]اگر خداوند تو را به اینجا بیاورد، او این کار را خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• rescue, save the life of (a sick person); help in a time of trouble

پیشنهاد کاربران

Bring through
به معنی خوب انجام دادن و یا بهبود دادن میشه

بپرس