1. His friends had all gone to college or were bringing home the bacon.
[ترجمه Fateme] همه ی دوستاش یا دانشگاه رفته بودن یا نون اور خونه بودن|
[ترجمه گوگل]دوستانش همگی به دانشگاه رفته بودند یا بیکن را به خانه می آوردند[ترجمه ترگمان]دوستانش همگی به دانشگاه رفته بودند و یا به خانه می آوردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Stop for nothing. Bring home the bacon.
[ترجمه Alireza] به خاطر هیچ و پوچ از پا ننشین. نان آور خانواده باش.|
[ترجمه گوگل]بیهوده توقف کن بیکن را به خانه بیاورید[ترجمه ترگمان] به خاطر هیچی تمومش کن بیکن رو بیار خونه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Husband: I bring home the bacon. That's all I should worry about.
[ترجمه پاپلی] من نون اور خونه هستم. تمام چیزی که باید نگرانش باشم همینه.|
[ترجمه گوگل]شوهر: من بیکن را به خانه می آورم این تمام چیزی است که باید نگرانش باشم[ترجمه ترگمان] من بیکن رو میارم خونه تنها چیزی که باید نگرانش باشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Both Richard and Samantha got work to bring home the bacon for their children.
[ترجمه Mahsa] ریچارد و سامانتا هردو کار کردن تا خرج بچه هارا بدهند|
[ترجمه گوگل]ریچارد و سامانتا هر دو برای آوردن بیکن به خانه برای فرزندانشان کار کردند[ترجمه ترگمان]هم ریچارد و هم سامانتا برای آوردن گوشت خوک به فرزندانشان تلاش کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Both Richard and Samantha got jobs to bring home the bacon for their children.
[ترجمه Alireza] هم ریچارد و هم سامانتا برای اینکه از پس مخارج فرزندانشان بربیاند کار کردند.|
[ترجمه گوگل]ریچارد و سامانتا هر دو شغل پیدا کردند تا بیکن را برای فرزندانشان به خانه بیاورند[ترجمه ترگمان]ریچارد و سامانتا هر دو کار پیدا کردند تا برای بچه هایشان گوشت بیاورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. They struggle to earn enough money to bring home the bacon.
[ترجمه Mahsa] آنها سخت تکاپو کردند برای بدست آوردن پول بیستر که نان آور خانواده باشند|
[ترجمه گوگل]آنها برای به دست آوردن پول کافی برای آوردن بیکن به خانه تلاش می کنند[ترجمه ترگمان]آن ها تلاش می کنند پول کافی برای آوردن گوشت به خانه بدست بیاورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Someone has bring home the bacon the family.
[ترجمه Alireza] فردی برای خانواده نان آوری کرده است.|
[ترجمه گوگل]کسی بیکن خانواده را به خانه آورده است[ترجمه ترگمان]یه نفر با خانواده - ش بیکن \"میاره خونه\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Men were supposed to bring home the bacon.
[ترجمه Alireza] از قدیم الیام وظیفه ی مردان نان آوری بوده است.|
[ترجمه Mahsa] مردها نان آور خاتواده بودند|
[ترجمه گوگل]قرار بود مردها بیکن را به خانه بیاورند[ترجمه ترگمان]مردها قرار بود گوشت خوک بیارن خونه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Most men who bring home the bacon five days a week relax over the weekend.
[ترجمه Mahsa] بیشتر مردانی که نان اور خانواده هستند هفته ای ۵ روز. تمام آخرهفته استراحت میکندد|
[ترجمه Alireza] اکثر مردانی که پنج روز در هفته نان آوری میکنند در طی آخر هفته به خود استراحت میدهند.|
[ترجمه گوگل]اکثر مردانی که پنج روز در هفته بیکن را به خانه می آورند در آخر هفته استراحت می کنند[ترجمه ترگمان]بیشتر مردانی که گوشت را پنج روز در هفته برای استراحت به خانه می آورند، در آخر هفته استراحت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The twins hope to bring home the bacon.
[ترجمه Mahsa] دوقلوها امیدوارند که نان آور خانواده شوند|
[ترجمه گوگل]دوقلوها امیدوارند که بیکن را به خانه بیاورند[ترجمه ترگمان]دوقلوها امیدوار بودند که گوشت خوک را به خانه بیاورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. His methods may bring home the bacon.
[ترجمه Alireza] فنون وی یحتمل سبب میشود نان آور خانواده باشد.|
[ترجمه گوگل]روش های او ممکن است بیکن را به خانه بیاورد[ترجمه ترگمان]روش او می تواند بیکن را به خانه بیاورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. That was the motivation to bring home the bacon.
[ترجمه گوگل]این انگیزه برای آوردن بیکن به خانه بود
[ترجمه ترگمان]این انگیزه آوردن بیکن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این انگیزه آوردن بیکن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. I have to bring home the bacon.
[ترجمه Mahsa] من مجبورم نان آور خانواده باشم|
[ترجمه گوگل]من باید بیکن را به خانه بیاورم[ترجمه ترگمان]باید گوشت خوک رو بیارم خونه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. We both bring home the bacon.
[ترجمه Alireza] ما جفتمون نان آور خانواده ایم.|
[ترجمه گوگل]ما هر دو بیکن را به خانه می آوریم[ترجمه ترگمان] ما هر دو بیکن رو به خونه میاریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. I hope so. I bring home the bacon.
[ترجمه گوگل]امیدوارم بیکن را به خانه می آورم
[ترجمه ترگمان] امیدوارم من بیکن رو میارم خونه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] امیدوارم من بیکن رو میارم خونه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید