bring away

پیشنهاد کاربران

bring away
1. یادگیری چیزی ارزشمند، معمولا در یک محیط رسمی یا ساختار یافته. می توان بین "bring" و "away" از یک اسم یا ضمیر استفاده کرد:
من چند تکنیک تنفسی جدید از کلاس یوگا یاد گرفتم.
دوست من نکات مفید زیادی را از کلاس آشپزی فرا گرفت. فکر کنم دفعه بعد امتحانش کنم.
...
[مشاهده متن کامل]

2. دور کردن یک شی یا چیزی از چیز دیگری. می توان بین "bring" و "away" از یک اسم یا ضمیر استفاده کرد:
لطفا سینی رو دور کن قبل اینکه مگس ها کم کم باقیمونده ساندویچ ها رو نوش جان کنند.
bring something away
1. بیرون آمدن یا فاصله گرفتن از رویدادی با مقداری اطلاعات یا بینش مهم:
من از سخنرانی چند توصیه ارزشمند به ارمغان آوردم.
2. دور کردن چیزی از دیگری. ( درخواستی برای دور کردن چیزی از دیگری و به سمت درخواست کننده. )
وقتی پا شدی پارچ آب را از روی شومینه بیار.