1. a brindled cow
گاو پیسه
2. The fur lining the cave was a brindled orange; that of the cat creature too.
[ترجمه گوگل]پوشش پوست غار پرتقال بود آن موجود گربه نیز
[ترجمه ترگمان]لایه نازکی از پوست درخت نارنج بود و گربه نیز آن را پیدا کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. I saw his brindled cow feeding on fish remnants.
[ترجمه گوگل]من گاو را دیدم که از بقایای ماهی تغذیه می کرد
[ترجمه ترگمان]من دیدم که گاو his از بقایای ماهی تغذیه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Nothing was stirring except a brindled, grey cat, which crept from the ashes, and saluted me with a querulous mew.
[ترجمه گوگل]هیچ چیز تکان نمی داد به جز یک گربه ی خاکستری که از خاکستر بیرون می آمد و با صدایی متعجب به من سلام می کرد
[ترجمه ترگمان]هیچ چیز جز یک گربه خاکستری و خاکستری که از خاکستر بیرون می خزید، چیزی تکان نمی خورد و به من سلام می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. I saw his brindled cow feeding on fish remnantsHerman Melville.
[ترجمه گوگل]گاو بندکشی اش را دیدم که از بقایای ماهی هرمان ملویل تغذیه می کرد
[ترجمه ترگمان]من دیدم که گاو آخته هاش داره تو خیابون مل ویل تغذیه می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The coat is short, dense and flat, common in solid shades of fawn, brown, black and brindled, with white markings allowed.
[ترجمه گوگل]کت کوتاه، متراکم و مسطح است، معمولاً در سایههای یکدست حنایی، قهوهای، سیاه و بریند، با علامتهای سفید مجاز است
[ترجمه ترگمان]کت کوتاه، چگال و مسطح است و رنگ های سفید مایل به قهوه ای، قهوه ای، سیاه و سفید با نشانه های سفید مجاز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. COLOUR : White, black, grey, straw, ginger (rusty), grey-brown, brindled, piebold and speckled.
[ترجمه گوگل]رنگ: سفید، سیاه، خاکستری، حصیری، زنجبیلی (زنگ زده)، خاکستری مایل به قهوه ای، بریندل، پررنگ و خالدار
[ترجمه ترگمان]COLOUR: سفید، سیاه، خاکستری، کاه، زنجبیل (زنگ زده)، خاکستری - قهوه ای، brindled، piebold و خالدار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. I found most pitiful a family gathered around a prostrate brown-and-white brindled cow.
[ترجمه گوگل]رقت انگیزترین خانواده ای را دیدم که دور یک گاو سجده دار قهوه ای و سفید دور هم جمع شده بودند
[ترجمه ترگمان]بیشتر خانواده رقت انگیز را پیدا کردم که دور یک گاو قهوه ای سوخته و سفید گرد آمده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید