معنی: روشن کردن، درخشان شدن، زرنگ کردنمعانی دیگر: شاد (یا شادتر) کردن یا شدن، پر نشاط شدن، خوش دل کردن، درخشان کردن یا شدن (رجوع شود به: bright)
بررسی کلمه
فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )حالات: brightens, brightening, brightened
• (1)تعریف: to become or make luminous, bright, or brighter. • متضاد: blacken, dull, fade, tarnish • مشابه: illuminate, light, lighten
- The room brightened as she threw open the curtains.
[ترجمه گوگل] وقتی پرده ها را باز کرد اتاق روشن شد [ترجمه ترگمان] وقتی پرده ها را باز کرد، اتاق روشن شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2)تعریف: to become or cause to be enlivened or more cheerful. • متضاد: dull • مشابه: cheer, enliven, lighten, lighten
- She brightened at my suggestion for a swim.
[ترجمه گوگل] او به پیشنهاد من برای شنا روشن شد [ترجمه ترگمان] از پیشنهاد من برای شنا خوشحال شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. brighten up
1- رنگین تر و جذاب تر کردن
2. these flowers will brighten up the garden
این گل ها جلوه ی تازه ای به باغچه خواهند داد.
3. Seeing him, she seemed to brighten a little.
[ترجمه گوگل]با دیدن او، به نظر می رسید که کمی درخشان شده است [ترجمه ترگمان]با دیدن او به نظر می رسید که کمی brighten [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The new wall paper will brighten up the room .
[ترجمه گوگل]کاغذ دیواری جدید اتاق را روشن می کند [ترجمه ترگمان]کاغذ دیوار جدید، اتاق را روشن خواهد کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. After a dull start, it should brighten up later.
[ترجمه گوگل]پس از شروع کسل کننده، باید بعداً روشن شود [ترجمه ترگمان]بعد از یک شروع کسل کننده، بعدا باید روشن شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Use blonde highlights to brighten your hair.
[ترجمه گوگل]برای درخشان کردن موهای خود از هایلایت های بلوند استفاده کنید [ترجمه ترگمان]از هایلایت های بلوند برای روشن کردن موی خود استفاده کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. In the distance, the sky was beginning to brighten.
[ترجمه گوگل]از دور، آسمان شروع به روشن شدن می کرد [ترجمه ترگمان]از دور، آسمان کم کم روشن می شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Some fresh paint will brighten this place up.
[ترجمه گوگل]مقداری رنگ تازه این مکان را روشن می کند [ترجمه ترگمان]یک رنگ تازه، این مکان را روشن خواهد کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. White paint will brighten the room.
[ترجمه گوگل]رنگ سفید اتاق را روشن می کند [ترجمه ترگمان]رنگ سفید اتاق را روشن خواهد کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Brighten the kitchen by painting it yellow.
[ترجمه گوگل]آشپزخانه را با رنگ زرد روشن کنید [ترجمه ترگمان]آشپزخانه را با نقاشی کردن آن زرد روشن کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. A few scatter cushions would help to brighten up that old sofa.
[ترجمه گوگل]چند کوسن پراکنده به روشن کردن مبل قدیمی کمک می کند [ترجمه ترگمان]چند بالش پراکنده کمک می کردند تا آن کاناپه قدیمی را روشن کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. If you're handy with a needle you could brighten up your sweater with giant daisies.
[ترجمه گوگل]اگر با سوزن دستی دارید، می توانید ژاکت خود را با گل های مروارید غول پیکر زیبا کنید [ترجمه ترگمان]اگر با یک سوزن مفید باشی، می توانی sweater را با گل های داودی بسازی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Brighten up your bedroom with a few posters.
[ترجمه گوگل]اتاق خواب خود را با چند پوستر روشن کنید [ترجمه ترگمان]اتاق خواب شما را با چند تا پوستر پر کرده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. According to the forecast, it should brighten up later.
[ترجمه behnam7] طبق پیش بینی هوا، بعداً هوا بهتر خواهد شد.
|
[ترجمه گوگل]طبق پیش بینی، بعداً باید روشن شود [ترجمه ترگمان]براساس این پیش بینی، بعدا باید روشن شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. She bought some flowers to brighten the room.
[ترجمه گوگل]چند گل خرید تا اتاق را روشن کند [ترجمه ترگمان]او برای روشن کردن اتاق مقداری گل خرید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• illuminate, clarify; be clarified if you brighten or if your face brightens, you suddenly look happier. if a situation brightens or if something brightens it, it becomes more pleasant or hopeful. when a light brightens a place, or when a place brightens, the place becomes brighter or lighter. if something brightens up a situation, it makes it seem more pleasant or hopeful. to brighten up a place means to make it more colourful and attractive. if you brighten up, you look happier.