اسم ( noun )مشتقات: brigandish (adj.), brigandage (n.)
• : تعریف: an outlaw or bandit, esp. a member of a gang of robbers. • مترادف: bandit, outlaw, robber • مشابه: desperado, looter, pillager, pirate, plunderer, thief
- The brigands ordered the passengers out of the carriage and then demanded their money.
[ترجمه گوگل] سارقان دستور دادند مسافران از کالسکه خارج شوند و سپس پول آنها را مطالبه کردند [ترجمه ترگمان] راهزنان دستور دادند که مسافران از کالسکه پیاده شوند و سپس پول آن ها را مطالبه می کردند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. We passed the desiccated corpse of a brigand hanging on a gibbet.
[ترجمه گوگل]از کنار جسد خشک شده یک سارق آویزان به ژله گذشتیم [ترجمه ترگمان]از کنار جسد خشک یک راهزن که به چوبه دار آویزان بود گذشتیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. You're a brigand, a throw-back to the Dark Ages.
[ترجمه گوگل]شما یک تبهکار هستید، یک بازگشت به دوران تاریکی [ترجمه ترگمان]تو یک یاغی هستی، یک throw به قرون وسطی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. At the worst possible moment a brigand named Babbitt raided the shore of Philadelphia from a commandeered ship.
[ترجمه گوگل]در بدترین لحظه ممکن، دزدی به نام بابیت از یک کشتی فرمانده به ساحل فیلادلفیا یورش برد [ترجمه ترگمان]در بدترین لحظه ممکن، یک راهزن به نام به بیت به ساحل فیلادلفیا حمله کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. And the brigand said, " But I a thief and a plunderer. "
[ترجمه گوگل]و سارق گفت: اما من دزد و غارتگر هستم [ترجمه ترگمان]و این راهزن گفت: \" اما من یک دزد و یک کافر هستم \" [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Brigand demand your money or your life ; women require both.
[ترجمه حسین] یه راهزن یا پولتو میخاد یا جونتو ولی زنا هردوتاشو میخان : (
|
[ترجمه گوگل]سارق پول یا جان شما را طلب می کند زنان به هر دو نیاز دارند [ترجمه ترگمان]زنان به پول یا زندگی شما نیاز دارند؛ زن ها هم به هر دوی آن ها نیاز دارند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. " Peppino,'said brigand chief, " give me the torch. "
[ترجمه گوگل]رئیس راهزن گفت: "پپینو، مشعل را به من بده " " [ترجمه ترگمان]رئیس گفت: \" په پینوا مشعل را به من بده \" [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Player act as a policeman or brigand to fight together with his comrades.
[ترجمه گوگل]بازیکن به عنوان یک پلیس یا راهزن برای مبارزه با رفقای خود عمل می کند [ترجمه ترگمان]بازیکن به عنوان یک پلیس یا راهزن عمل می کند تا با رفقایش بجنگد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Let me tell you what really bothers me about that brigand more than his plagiarizing.
[ترجمه گوگل]اجازه دهید به شما بگویم که واقعاً چه چیزی در مورد آن دزد من را بیشتر از سرقت ادبی او آزار می دهد [ترجمه ترگمان]بگذارید به شما بگویم که این راهزن بیشتر از plagiarizing مرا ناراحت می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. A few days later we passed the desiccated corpse of another brigand hanging on a gibbet beside the track.
[ترجمه گوگل]چند روز بعد از کنار جسد خشک شده یک سارق دیگر که در کنار پیست بر روی چوبی آویزان شده بود، گذشتیم [ترجمه ترگمان]چند روز پس از آن جسد خشک دیگری را که در کنار جاده دار آویخته بود عبور کردیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. There were hundreds and perhaps thousands of such practically independent brigand rulers.
[ترجمه گوگل]صدها و شاید هزاران نفر از چنین حاکمان دزد عملاً مستقلی وجود داشتند [ترجمه ترگمان]صدها و شاید هزاران نفر از چنین rulers مستقل وجود داشتند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The poacher, like the smuggler, smacks too strongly of the brigand.
[ترجمه گوگل]شکارچی غیرقانونی، مانند قاچاقچی، به شدت به سارق زنگ می زند [ترجمه ترگمان]شکارچی شکارچی، مانند قاچاقچی، بیش از حد به این راهزن برخورد می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
راهزن (اسم)
robber, bandit, brigand, freebooter, scamp
یاغی (اسم)
rebel, brigand, outlaw, lawbreaker
قاطع الطریق (اسم)
robber, brigand
انگلیسی به انگلیسی
• robber, bandit in former times, a brigand was someone who attacked people and stole their property, especially in mountainous areas or forests.
پیشنهاد کاربران
راهزن ، یاغی ، دزد، غارتگر مترادف با BANDIT - OUTLAW - ROBBER - THIEF - BURGLAR BRIGANDS ATTACKED THEM ON THEIR WAY TO HOME راهزنان در مسیرشان به خانه به آنها حمله کردند. KIDNAPPER میشه آدم ربا و PICKPOCKET میشه جیب بر و MUGGER میشه زورگیر ، چاقوکش