1. The brig has inmates from all four.
[ترجمه گوگل]سرتیپ از هر چهار زندانی دارد
[ترجمه ترگمان]کشتی دو از هر چهار نفر محبوس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Behind the brig stretches a two-acre field with pull-up bars, basketball courts and trimmed grass.
[ترجمه گوگل]در پشت بریگ، زمینی به مساحت دو جریب با میلههای کشنده، زمین بسکتبال و چمنهای مرتب کشیده شده است
[ترجمه ترگمان]پشت کشتی دو هکتاری با میله های فولادی، زمین های بسکتبال و چمن اصلاح شده قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Air Force corruption scandal Brig. -Gen.
[ترجمه گوگل]رسوایی فساد نیروی هوایی سرتیپ - ژنرال
[ترجمه ترگمان]سرتیپ بازنشسته فساد در نیروی هوایی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. At a press briefing on Feb. Brig.
[ترجمه گوگل]در یک نشست خبری در فوریه بریگ
[ترجمه ترگمان]در یک جلسه مطبوعاتی در روز فوریه، سرتیپ (Feb )
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. This was Bobby Dupard, his cellmate in the brig in Atsugi.
[ترجمه گوگل]این بابی دوپارد، هم سلولی او در بریگ در آتسوگی بود
[ترجمه ترگمان]، این \"بابی Dupard\" بود هم cellmate توی زندان in
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He was succeeded as army commander by Brig.
[ترجمه گوگل]سرتیپ جانشین وی به عنوان فرمانده ارتش شد
[ترجمه ترگمان]او جانشین فرمانده ارتش شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Promoted lieutenant in the brig Grasshopper, he was driven ashore on the Helder in December 18
[ترجمه گوگل]او در 18 دسامبر به عنوان ستوان در بریگ گراسهاپر ارتقا یافت و در هلدر به ساحل رانده شد
[ترجمه ترگمان]در روز ۱۸ دسامبر در ساحل در هل به ساحل رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The brig was built in 1992-a year before it was announced the Navy base at Treasure Island would be shut down.
[ترجمه گوگل]این تیپ در سال 1992 ساخته شد - یک سال قبل از اینکه اعلام شود پایگاه نیروی دریایی در جزیره گنج بسته خواهد شد
[ترجمه ترگمان]کشتی brig در سال ۱۹۹۲ - یک سال قبل از اعلام پایگاه نیروی دریایی در جزیره گنج (گنج)ساخته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The brig was invented just for him.
10. Cramond Brig Hotel Dine in style in the restaurant, or choose to eat in the bar buffet.
[ترجمه گوگل]هتل کراموند بریگ به سبک در رستوران غذا بخورید یا در بوفه بار غذا بخورید
[ترجمه ترگمان]توصیه هتل برای شام خوردن در رستوران، یا انتخاب برای خوردن در بوفه مشروبات
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. There he became master of the Emma, a brig of 122 tons.
[ترجمه گوگل]در آنجا او استاد «اما»، یک تیپ 122 تنی شد
[ترجمه ترگمان]در آنجا استاد اما شد، از a تن - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Next time don't forget to brig me a copy of your work.
[ترجمه گوگل]دفعه بعد فراموش نکنید که یک نسخه از کارتان را برای من بیاورید
[ترجمه ترگمان]دفعه بعد فراموش نکن که یک نسخه از کارت را به من بدهی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Infolgedessen bleibt nichts weiter ü brig, als jedes Wort mIt'seinem Geschlecht besonders auswendig zu lernen.
[ترجمه گوگل]Infolgedessen bleibt nichts weiter ü brig, als jedes Wort mIt'seinem Geschlecht besonders auswendig zu lernen
[ترجمه ترگمان]Infolgedessen bleibt، brig weiter، als jedes و zu besonders
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He was thrown in the brig for missing muster.
[ترجمه گوگل]او را به دلیل عدم جمع آوری در تیپ انداختند
[ترجمه ترگمان]او را به زندان انداختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. "If two are sufficient, why build 10?" asked Brig. Gen. Nazir Ahmed Butt, defense attache in Pakistan's embassy in Washington.
[ترجمه گوگل]"اگر دو کافی است، چرا 10 تا بسازیم؟" از بریگ پرسید ژنرال نذیر احمد بات، وابسته دفاعی در سفارت پاکستان در واشنگتن
[ترجمه ترگمان]\" اگر دوتا کافی باشند، چرا ۱۰ عدد بسازیم؟ سرتیپ نظیر احمد بوت، وابسته دفاعی در سفارت پاکستان در واشنگتن، پرسید: \" از سرتیپ نظیر احمد بوت، وابسته دفاعی در سفارت پاکستان در واشنگتن، پرسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید