brie

/ˈbriː//ˈbriː/

معنی: پنیر بری
معانی دیگر: پنیر بری (فراورده ی فرانسه که نرم و سفید است)، پنیر نرمی که بوسیله کفک رسیده شده باشد

جمله های نمونه

1. This brie smells good and ripe.
[ترجمه گوگل]این شور بوی خوب و رسیده دارد
[ترجمه ترگمان]این brie بوی خوب و رسیده می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I like soft French cheeses such as Brie and Camembert.
[ترجمه گوگل]من پنیرهای فرانسوی نرم مانند بری و کاممبر را دوست دارم
[ترجمه ترگمان]من از پنیر نرم فرانسوی مانند بری و Camembert خوشم می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A brie sat on a wooden slab, hardening at the edges.
[ترجمه گوگل]یک بری روی یک تخته چوبی نشسته بود و در لبه ها سفت می شد
[ترجمه ترگمان]A روی یک تخته چوبی نشسته بود و لبه آن را سفت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Once a Brie has been cut in that state, it will seldom ripen properly.
[ترجمه گوگل]هنگامی که یک بری در آن حالت بریده شود، به ندرت به درستی می رسد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که یک بری بری در آن ایالت قطع شد، به ندرت به درستی می رسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Matzo brie Finding a hot and filling breakfast that's acceptable during the eight days of the Passover isn't easy.
[ترجمه گوگل]ماتزو بری پیدا کردن یک صبحانه گرم و سیرکننده که در طول هشت روز عید پسح قابل قبول باشد، آسان نیست
[ترجمه ترگمان]پیدا کردن صبحانه داغ و پر کردن صبحانه که در طول هشت روز از عید پاک قابل قبول است، آسان نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Brie and Camembert are best bought from a cheese shop.
[ترجمه گوگل]بری و کاممبر را بهتر است از پنیر فروشی خریداری کنید
[ترجمه ترگمان]پنیر بری و Camembert از یک مغازه پنیر به بهترین شکل خریداری می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. There's a pineapple in the refrigerator. Brie?
[ترجمه گوگل]یک آناناس در یخچال است بری؟
[ترجمه ترگمان]یه آناناس توی یخچال هست بری؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. You jam your foot on the brie as you hear a horrible crunch from behind the car.
[ترجمه گوگل]وقتی صدای ترش وحشتناکی را از پشت ماشین می شنوید، پای خود را روی بری می چسبانید
[ترجمه ترگمان]همان طور که صدای خرد شدن horrible از پشت ماشین را می شنوید، پای خود را روی پل می گذارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I do think that Brie is probably still unknown to you unless you have tried an unpasteurised variety.
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم که بری احتمالاً هنوز برای شما ناشناخته است، مگر اینکه انواع غیر پاستوریزه را امتحان کرده باشید
[ترجمه ترگمان]من فکر می کنم که بری بری احتمالا برای شما ناشناخته است، مگر اینکه یک تنوع زیستی را امتحان کرده باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Describes brie ? y the concept of EMC and the relationship with medical electrical equipments.
[ترجمه گوگل]بری را توصیف می کند؟ مفهوم EMC و ارتباط با تجهیزات الکتریکی پزشکی
[ترجمه ترگمان]Describes brie؟ ۴ مفهوم EMC و رابطه با تجهیزات الکتریکی پزشکی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Brie cheese cut in half, spread on mascarpone cheese with dry fruit in middle. Keep in fridge 2hours.
[ترجمه گوگل]پنیر بری را از وسط نصف کرده و روی پنیر ماسکارپونه و وسط میوه خشک بمالید 2 ساعت در یخچال نگهداری شود
[ترجمه ترگمان]پنیر بری به نصف کاهش یافت، پنیر mascarpone را با میوه خشک در وسط پهن کرد دو ساعت در یخچال نگه دارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Lighting candles, playing music, brie and wine and grapes, reading tarot and finally fucking. . . for hours on end, the most intense beautiful technicolor sex.
[ترجمه گوگل]شمع روشن کردن، نواختن موسیقی، بری و شراب و انگور، خواندن تاروت و در نهایت لعنتی ساعت ها متوالی، شدیدترین و زیباترین جنس تکنیکالر
[ترجمه ترگمان]روشن کردن شمع، با پنیر، شراب و انگور، خواندن فال ورق، خواندن فال ورق، خواندن و پایان کار، the و intense که در آن با هم سکس داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Traditional cheesemaking skills give our brie its soft, supple, creamy texture.
[ترجمه گوگل]مهارت‌های سنتی پنیرسازی بافت نرم، لطیف و خامه‌ای به بری ما می‌دهد
[ترجمه ترگمان]مهارت های سنتی cheesemaking، بافت نرم و نرم و نرم خود را به ما می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The funding programs on polymer science have been brie fly introduced.
[ترجمه گوگل]برنامه های تامین مالی در علم پلیمر به طور خلاصه معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]برنامه های تامین بودجه در علوم پلیمر به صورت brie معرفی شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پنیر بری (اسم)
brie

انگلیسی به انگلیسی

• type of cheese made in france

پیشنهاد کاربران

بپرس