1. This agreement will be a bridgehead for further talks.
[ترجمه گوگل]این توافق سرپلی برای مذاکرات بیشتر خواهد بود
[ترجمه ترگمان]این توافقنامه برای مذاکرات بیشتر مورد استفاده قرار خواهد گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The advance troops established a bridgehead early in the fighting.
[ترجمه گوگل]نیروهای پیشرو در اوایل نبرد یک پل را ایجاد کردند
[ترجمه ترگمان]نیروهای پیشروی یک bridgehead را در اوایل جنگ تشکیل دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. A bridgehead was established.
4. Bridgehead bump is one of the urgent problems in the process of highway construction.
[ترجمه گوگل]دست انداز سر پل یکی از مشکلات فوری در روند ساخت بزرگراه است
[ترجمه ترگمان]ضربه Bridgehead یکی از مشکلات فوری در روند ساخت بزرگراه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The source bridgehead servers have changed. You must re - enter override credentials on the Remote Bridgehead page.
[ترجمه گوگل]سرورهای سر پل منبع تغییر کرده اند شما باید مجدداً اعتبارنامه های لغو را در صفحه Remote Bridgehead وارد کنید
[ترجمه ترگمان]کارگزار bridgehead منبع تغییر کرده است شما باید اعتبار بیش از حد را در صفحه Bridgehead دوردست وارد کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. China considers eastern Europe an important economic bridgehead.
[ترجمه گوگل]چین اروپای شرقی را یک پل مهم اقتصادی می داند
[ترجمه ترگمان]چین شرقی اروپا را یک bridgehead اقتصادی مهم می داند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Lianyungang, as the bridgehead of the new Euro-Asia land bridge in the east, products can be shipped directly to the European market through the international transit transport containers.
[ترجمه گوگل]Lianyungang، به عنوان سر پل زمینی جدید اروپا-آسیا در شرق، محصولات را می توان مستقیماً از طریق کانتینرهای حمل و نقل بین المللی به بازار اروپا ارسال کرد
[ترجمه ترگمان]Lianyungang، به عنوان the پل زمینی جدید اروپا - آسیا در شرق، محصولات می توانند مستقیما از طریق ظروف حمل و نقل بین المللی به بازار اروپا حمل شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. HITLER: I consider the second bridgehead at Oppenheim as the greatest danger.
[ترجمه گوگل]هیتلر: من سر پل دوم در اوپنهایم را بزرگترین خطر می دانم
[ترجمه ترگمان]من آن استحکامات دوم را در Oppenheim به عنوان بزرگ ترین خطر تلقی می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The local bridgehead servers have changed. You must re - enter Outbound Security credentials on the Advanced page.
[ترجمه گوگل]سرورهای سر پل محلی تغییر کرده اند باید مجدداً اطلاعات کاربری Outbound Security را در صفحه Advanced وارد کنید
[ترجمه ترگمان]کارگزارهای bridgehead محلی تغییر کرده است شما باید اعتبار امنیتی Outbound را در صفحه پیشرفته وارد کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. With the bridge of the European bridgehead - IFB Germany in 1983 opened offices to meet growing demand.
[ترجمه گوگل]با پل سر پل اروپا - IFB آلمان در سال 1983 دفاتری را برای پاسخگویی به تقاضای رو به رشد افتتاح کرد
[ترجمه ترگمان]با پل of اروپایی - IFB آلمان در ۱۹۸۳، دفاتری گشایش یافت تا تقاضای رو به افزایش داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Bridged bicyclooctanes gave no significant bridgehead substitution.
[ترجمه گوگل]bicyclooctanes پل هیچ جایگزین قابل توجهی سر پل
[ترجمه ترگمان]bridged bicyclooctanes هیچ جانشینی قابل توجهی در این مورد نداد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. By dusk the Americans had a strong bridgehead on the east bank of the Rhine.
[ترجمه گوگل]تا غروب، آمریکایی ها یک پل محکم در ساحل شرقی رود راین داشتند
[ترجمه ترگمان]در هنگام غروب، آمریکایی ها یک bridgehead قوی در ساحل شرقی رودخانه راین داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. This Site Replication Service is functioning as the bridgehead of one or more directory replication connectors and cannot be deleted.
[ترجمه گوگل]این سرویس Replication Site به عنوان پل ارتباطی یک یا چند کانکتور تکثیر دایرکتوری عمل می کند و قابل حذف نیست
[ترجمه ترگمان]این خدمات تکرار سایت به شکل the یک یا چند رابط کپی دایرکتوری عمل می کند و نمی توان آن را حذف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. For Japanese imperialists (also Mahan fans), the Korean peninsula was a dagger at Japan's heart; for Chinese strategists it is a threatening "bridgehead".
[ترجمه گوگل]برای امپریالیست های ژاپنی (همچنین طرفداران ماهان)، شبه جزیره کره خنجری بر قلب ژاپن بود برای استراتژیست های چینی، این یک "سر پل" تهدید کننده است
[ترجمه ترگمان]برای imperialists ژاپنی (همچنین طرفداران Mahan)، شبه جزیره کره خنجری در قلب ژاپن بود؛ برای استراتژیست ها چینی، این یک \"bridgehead\" است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید