1. bridge with a wooden framework
پل با سازه ی چوبی
2. bridge a gap
فاصله ای را پر کردن،نیازی را برآوردن
3. a bridge of four spans
پل دارای چهار دهانه
4. a bridge of sound construction
پلی با ساختمان محکم
5. a bridge over the river
پلی بر روی رودخانه
6. a bridge that is built on stable foundations
پلی که بر پایه محکم بنا شده است
7. a bridge that spans karoon
پلی که از روی کارون رد می شود
8. khaju bridge can not support heavy traffic
پل خواجو قدرت تحمل ترافیک سنگین را ندارد.
9. khaju bridge has been photographed many times
از پل خواجو بارها عکسبرداری شده است.
10. the bridge is made of wooden beams, and weak beams at that
پل با تیرهای چوبی و آن هم تیرهای چوبی ضعیف ساخته شده است.
11. the bridge is supported by five extra pillars
پنج پایه ی اضافی پل را محکم می کنند.
12. the bridge overs a wide river
پل از روی رودخانه عریضی می گذرد.
13. the bridge was suspended by several cables
پل از چندین شاه سیم آویخته شده بود.
14. this bridge will link those two villages
این پل آن دو دهکده را به هم وصل خواهد کرد.
15. arch bridge
پل قوسی،پل دارای تاق های ضربی (مثل سی و سه پل اصفهان)
16. floating bridge
پل شناور
17. a concrete bridge
پل بتونی
18. a corduroy bridge
پل الواری
19. a makeshift bridge
پل موقتی
20. a monstrous bridge over that frothy, angry river
پل غول پیکری بر روی آن رودخانه ی کف آلود و خشمگین
21. a pedestrian bridge
پل ویژه ی عابران پیاده
22. a secure bridge
پل محکم
23. a small bridge which was made of long planks
پل کوچکی که از الوار بلند ساخته شده بود
24. a wire bridge
پل سیمی
25. an overhead bridge for pedestrians
پل هوایی برای عابر پیاده
26. the land bridge which allowed man to peregrinate to north america
پل زمینی که به بشر اجازه داد به امریکای شمالی برود
27. the new bridge which has replaced the old one
پل تازه ای که جای پل قدیمی را گرفته است
28. the old bridge overarches the river
پل قدیمی مانند یک هلال بر روی رودخانه قرار دارد.
29. the wooden bridge was buoyed up by several air-filled barrels
پل چوبی با چندین بشکه ی پر از هوا روی آب شناور بود.
30. language is a bridge between two cultures
زبان پلی بین دو فرهنگ است.
31. to fabricate a bridge of steel beams
ساختن پل با تیرهای پولادی
32. work on the bridge is moving more quickly than was expected
کار ساختمان پل از آنچه که انتظار می رفت تندتر جلو می رود.
33. water under the bridge
کاری که شده است و قابل جبران نیست،کاری که از کار گذشته است،زیان و غیره که غصه خوردن درباره ی آن بی فایده است،عمل انجام شده
34. each span of the bridge is forty meters wide
هر یک از دهانه های پل چهل متر پهنا دارد.
35. heavy cables sustain the bridge
شاه سیم های کلفت پل را نگه می دارند.
36. hustling workers finished the bridge in a week
کارگران پرکار پل را ظرف یک هفته تمام کردند.
37. one end of the bridge abutted on the sidewalk
یک طرف پل به پیاده رو متصل بود.
38. the barge cleared the bridge
کشتی از (زیر) پل رد شد.
39. the construction of the bridge has been plagued by bad weather
بدی هوا ساختن پل را مختل کرده است.
40. the construction of the bridge is nearly finished
ساختمان پل تقریبا تمام است.
41. the construction of the bridge is proceeding at a rapid pace
ساختن پل با آهنگ سریع پیش می رود.
42. the construction of the bridge is underway
عملیات ساختمانی پل در دست انجام است.
43. the construction of this bridge was a feat of engineering
ساختن این پل شاهکار مهندسی بود.
44. the flood demolished the bridge
سیل پل را ویران کرد.
45. the repair of the bridge lasted two years
تعمیر پل دو سال طول کشید.
46. the soldiers defended the bridge doggedly
سربازان با سرسختی از پل دفاع کردند.
47. to pass under a bridge
از زیر پل رد شدن
48. that's water under the bridge
غصه ی کار شده را نباید خورد
49. at the entry to the bridge stand two tall columns
در مدخل پل دو ستون بلند قرار دارد.
50. lumbering trucks were passing the bridge at low speed
کامیون های سنگین و پر سروصدا با سرعت کم از پل رد می شدند.
51. the airplane buzzed around the bridge several times
هواپیما چند بار با صدای بلند دور پل چرخید.
52. the load to which the bridge is subjected
فشاری که بر پل وارد می آید
53. the strength of this old bridge to stand heavy traffic
استحکام این پل قدیمی برای تحمل ترافیک سنگین
54. the structural stability of the bridge
استحکام پل از نظر ساختار
55. the truck passed over the bridge
کامیون از پل گذشت.
56. the unstable foundation of this bridge
شالوده ی سست این پل
57. they decided to build a bridge across the river
تصمیم گرفتند پلی بر رودخانه بزنند.
58. he oversees the construction of the bridge
او کار ساختن پل را سرپرستی می کند.
59. heavy traffic could strain the old bridge
ترافیک سنگین ممکن است به پل قدیمی صدمه بزند.
60. one of the pillars of the bridge has sagged
یکی از پایه های پل نشست کرده است.
61. the proposal to build a new bridge
طرح ساختن پل جدید
62. we were detailed to rebuild the bridge
ما را برای نوسازی پل به بیگاری گماشتند.
63. well-dressed men were sauntering along tajrish bridge
مردهای خوش لباس سرپل تجریش پرسه می زدند.
64. he was conned into buying the brooklyn bridge
با حیله و نیرنگ پل بروکلین را به او فروختند.
65. the germans dropped a bomb on the bridge
آلمان ها بمبی روی پل انداختند.
66. they are paving the floor of the bridge
دارند سطح پل را اسفالت می کنند.
67. we found many faults with the new bridge
ما عیوب زیادی را در پل جدید پیدا کردیم.
68. he had an active role in building the bridge
او نقشی اساسی در ساختن پل داشت.
69. the charred hulks of enemy tanks near the bridge
لاشه ی سوخته ی تانک های دشمن در کنار پل
70. the detachment of five tanks to defend the bridge
گسیل پنج تانک برای دفاع از پل