1. bridal chamber
اتاق حجله،حجله ی عروس
2. a bridal gown with a long tail
پیراهن عروس که دنباله ی بلند دارد
3. a bridal shower
مهمانی به افتخار عروس
4. a bridal suite
اندرونی عروس (اتاق های عروس)
5. The bridal couple stood up for the first dance.
[ترجمه گوگل]زوج عروس برای اولین رقص بلند شدند
[ترجمه ترگمان]عروس و داماد برای اولین رقص بلند شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The bridal suite was prepared for the reception of the honeymooners.
[ترجمه گوگل]سوئیت عروس برای پذیرایی از ماه عسل ها آماده شد
[ترجمه ترگمان]سوئیت عروسی برای پذیرایی ماه honeymooners آماده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The bridal veil was fringed with lace.
[ترجمه گوگل]چادر عروس با توری حاشیه دار بود
[ترجمه ترگمان]پرده عروسی با توری حاشیه دار شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. She twined the bridal arch with flowers.
9. The Bridal Department will have experts on hand to give you all the help and advice you need.
[ترجمه گوگل]دپارتمان عروس متخصصانی را در اختیار خواهد داشت تا تمام کمک ها و مشاوره های لازم را به شما ارائه دهند
[ترجمه ترگمان]اداره عروس به شما کمک خواهد کرد تا تمام کمک هایی که نیاز دارید را به شما بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. On the other hand, bridal pregnancy was widely tolerated despite the exhortations of the professional moralists.
[ترجمه گوگل]از سوی دیگر، با وجود توصیههای اخلاقگرایان حرفهای، باردار شدن عروس بهطور گسترده تحمل میشد
[ترجمه ترگمان]از سوی دیگر، با وجود پند و نصیحت of حرفه ای، دوران بارداری به طور گسترده تحمل می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Flowers for the bride and bridal party.
12. The bridal gowns were far too ornate for her taste.
[ترجمه گوگل]لباس عروس برای سلیقه او بیش از حد تزیین شده بود
[ترجمه ترگمان]لباس عروس به خاطر سلیقه او خیلی تزیین شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The men in the bridal party should dress alike.
[ترجمه گوگل]مردان در جشن عروسی باید یکسان لباس بپوشند
[ترجمه ترگمان]مردان جشن عروسی باید شبیه هم باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. On the bridal pages care was exercised to disperse pictures of black brides.
[ترجمه گوگل]در صفحات عروس برای پراکنده کردن عکس های عروس سیاه پوست دقت می شد
[ترجمه ترگمان]در صفحات عروسی برای پراکنده کردن عکس های عروس سیاه استفاده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. It features Sweetheart Rose in a bridal veil with a special bridal bouquet.
[ترجمه گوگل]Sweetheart Rose را در مقنعه عروس با دسته گل مخصوص عروس نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]این چهره، Rose را با یک دسته گل عروسی مخصوص عروسی در تور عروسی مجسم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. Traditional bridal wear combines with theatrical costume and effects to create an entertaining and thought-provoking visual statement.
[ترجمه گوگل]لباس عروس سنتی با لباس و جلوه های تئاتر ترکیب می شود تا یک بیانیه بصری سرگرم کننده و قابل تامل ایجاد کند
[ترجمه ترگمان]لباس عروسی سنتی با لباس نمایشی و جلوه های ویژه برای خلق یک بیانیه بصری جذاب و جذاب ترکیب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
17. Their fantastically long tails danced behind like bridal trains and burst into colour when they caught the sun's final rays.
[ترجمه گوگل]دمهای بلند فوقالعاده آنها مانند قطارهای عروس پشت سر میرقصیدند و وقتی پرتوهای آخر خورشید را میگرفتند، رنگ میگرفتند
[ترجمه ترگمان]دنباله های بلند مدت آن ها مانند قطارهای bridal می رقصیدند و وقتی آخرین اشعه خورشید را می گرفتند به رنگ خود درآمدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید