1. bricks and stones are inanimate things
آجر و سنگ چیزهای بی جان هستند.
2. bricks weathered by wind and rain
آجرهایی که باد و باران رنگ آنها را عوض کرده است
3. shaping bricks from clay
گل را به شکل خشت درآوردن،از گل خشت ساختن
4. some bricks effloresce
برخی آجرها شوره می بندند.
5. the bricks are interspaced with red cement
میان آجرها سیمان قرمز ریخته اند.
6. the bricks are tailed into the concrete wall
آجرها را از ته در دیوار بتونی کار گذاشته اند.
7. make bricks without straw
بدون وسایل لازم اقدام به کاری کردن
8. stones and bricks are the elements of a wall
سنگ و آجر سازه های دیوارند.
9. they hurled bricks at the soldiers
آنان به (طرف) سربازان آجر پرت کردند.
10. they threw bricks at him
به او آجر پرت کردند.
11. to lay bricks
آجر چیدن
12. to unite bricks with mortar
آجرها را با ملاط به هم متصل کردن
13. a heap of bricks and stones
توده ای آجر و سنگ
14. the truck dumped the bricks with an ear- rending noise
کامیون آجرها را با صدای گوشخراشی خالی کرد.
15. then they fire the bricks in a kiln
سپس آجرها را در کوره می پزند.
16. javad undertook to deliver the bricks on time
جواد تعهد کرد که آجرها را سر موعد تحویل بدهد.
17. come down on someone like a ton of bricks
(خودمانی) خشم خود را نشان دادن،(به خاطر عمل بدی که شده) کسی را سخت مواخذه کردن
18. the dilapidation of the caravanseray caused by the farmers' removal of the stones and bricks
ویرانی کاروانسرا به خاطر آنکه روستاییان سنگ ها و آجرهای آن را می کنند و می برند