اسم ( noun )
حالات: bric-a-bracs
حالات: bric-a-bracs
• : تعریف: small miscellaneous decorative objects of value as antiques or curiosities.
bric a brac
/ˈbrɪkəˈbræk//ˈbrɪkəˈbræk/
اشیای کوچک و بدیع و تزئینی، خرده ریز زیبا، آثار عتیقه و هنری کوچک، خرت و پرت، اشیاء کهنه وعتیقه، خرت وپرت خرده ریزصنعتی
بررسی کلمه
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
خرت و پرت
معادل کُردیش میشه:
ورده واله - وْرْدَ والَ -
ورده واله - وْرْدَ والَ -
Bric - a - brac /ˈbrɪkəˌbr�k/ ( n ) – meaning: miscellaneous small objects, esp furniture and curios, kept because they are ornamental or rare. ( Collins Dictionary )
اشیاء کوچک متفرقه، به ویژه عتیقه جات و بخشی از اثاث منزل که به دلیل زینتی یا کمیاب بودن نگهداری می شوند؛ عتیقه جات؛ خِنزر و پِنزِر؛ خرده ریز تزیینی.
... [مشاهده متن کامل]
Example 1:👇
The rooms are choked with bric - a - brac.
اطاق ها مملو از عتیقه جات و لوازم کوچک تزیینی ( خنزر و پنزر ) است.
Example 2: 👇
Then came donations of the bric - a - brack.
سپس نوبت کمک های مالی از طریق اعطای اشیاء کوچک تزیینی شد.
Example 3: 👇
A wall cabinet Right of fireplace contains a quantity of bric - a - brac and there's more of it, together with a number of signed photographs in silver frames, upon the tables and piano.
* The Philadelphia Story - a play by Philip Barry
یک کمد دیواری سمت راست شومینه حاوی مقداری عتیقه جات ( اشیاء کوچک تزیینی ) است و تعداد بیشتری از آن اشیاء به همراه تعدادی عکس امضا شده در قاب های نقره ای، روی میزها و پیانو است.
* متن انتخابی: از نمایشنامه ی #داستان فیلادلفیا، # اثر فیلیپ بری
اشیاء کوچک متفرقه، به ویژه عتیقه جات و بخشی از اثاث منزل که به دلیل زینتی یا کمیاب بودن نگهداری می شوند؛ عتیقه جات؛ خِنزر و پِنزِر؛ خرده ریز تزیینی.
... [مشاهده متن کامل]
اطاق ها مملو از عتیقه جات و لوازم کوچک تزیینی ( خنزر و پنزر ) است.
سپس نوبت کمک های مالی از طریق اعطای اشیاء کوچک تزیینی شد.
یک کمد دیواری سمت راست شومینه حاوی مقداری عتیقه جات ( اشیاء کوچک تزیینی ) است و تعداد بیشتری از آن اشیاء به همراه تعدادی عکس امضا شده در قاب های نقره ای، روی میزها و پیانو است.
* متن انتخابی: از نمایشنامه ی #داستان فیلادلفیا، # اثر فیلیپ بری
